777
تفسير نورٌ علي نور ج2

كرد؛ چون فريب لفظ خوردند و تعقل معنى نكردند. ۱

24. «أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِي السَّماءِ» .

روض الجنان: ... انس گفت: روزى رسول را عليه السلام صاعى بُسْر بياوردند او اين آيت برخواند. ۲
1813. علامه شعرانى: «بسر» غوره خرما است. ۳

25. «تُؤتِي أُكُلَها كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّها وَ يَضْرِبُ اللّهُ الْأَمْثالَ لِلنّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ» .

روض الجنان: ... اهل اشارت گفتند: وجه حكمت در تشبيه اسلام و ايمان به درخت از آنجاست كه درخت تمام نباشد الاّ به سه چيز: عِرقى ثابت و اصلى قايم و فرعى عالى، همچونين ايمان و اسلام به سه چيز تمام شود: تصديقٌ بِالْقَلْبِ، و اقرارٌ باللّسانِ، و عمَلٌ بِالاَركانِ، بيانش حديث رضا عليه السلام از پدرش از پدرانش عليهم السلام از اميرالمؤمنين از رسول عليه السلام كه گفت: الإيمانُ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ واِقرارٌ بالّلسانِ وعَمَلٌ بِالاَركانِ. ۴
1814. علامه شعرانى: چنان كه گفتيم ايمان در مذهب شيعه و اكثر اهل سنت همان اقرار قلبى است و اقرار به زبان دليل آن است و عمل به اركان جزء ايمان نيست و بارها مؤلف تحقيق اين معنى كرده است. و مقصود از اين عبارت نه آن است كه فاسق كافر باشد يا منزلتى ميان ايمان و كفر بلكه چون مؤمن عمل نكند فايده كامل از ايمان نبرده، مانند آنكه گويند: مال دارِ بخيل فقير است. ۵
روض الجنان: ... و حكمت در آنكه آن را به درخت خرما تشبيه كرد آن است كه از

1.روح الجنان، ج ۷، ص ۱۹.

2.روض الجنان، ج ۱۱، ص ۲۶۹. در چاپ مشهد به جاى «صاعى»، «قِناعى» آمده است.

3.روح الجنان، ج ۷، ص ۲۱.

4.روض الجنان، ج ۱۱، ص ۲۷۱ ـ ۲۷۲.

5.روح الجنان، ج ۷، ص ۲۳.


تفسير نورٌ علي نور ج2
776

1809. علامه شعرانى: «ستيهيدن» ستيزه و مجادله كردن باشد. ۱

16. «مِنْ وَرائِهِ جَهَنَّمُ وَ يُسْقى مِنْ ماءٍ صَدِيدٍ» .

روض الجنان: قوله: «مِنْ وَرائِهِ جَهَنَّمُ» لفظ «وراء»، مستعمل است هم در پيش و هم در پس، و اينجا نيز محتمل است هر دو را. و خَلْف، لايق تر است، يعنى دوزخ از پيشِ ايشان است و برره ايشان است،* و ايشان را گذر بر آنجاست، و اين چنان است كه گويند: المَوْتُ وراكَ؛ مرگ در پيشِ تو است. و بر اَمام تفسير دادند اين آيت را كه: «وَ كانَ وَراءَهُمْ مَلِكٌ» ، ۲ اى اَمامَهُم، جز كه اين دو شاهد** محتمل است هر دو را. ۳
1810. علامه شعرانى: * راجع به كلام آخر نيست كه گفت خلف لايق تر است، بلكه راجع به مفهوم سخن پيش است. ۴
1811. ** يك شاهد «الموت وراك» است و شاهد ديگر «وكان ورائهم ملك» كه مى توان به معنى خلف گرفت، چنان كه بيايد. ۵

18. «مَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ أَعْمالُهُمْ كَرَمادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّيحُ فِي يَوْمٍ عاصِفٍ لا يَقْدِرُونَ مِمّا كَسَبُوا عَلى شَيْءٍ ذلِكَ هُوَ الضَّلالُ الْبَعِيدُ» .

روض الجنان: ... و ظاهر آيت صورت احباط دارد و عند تأمّل دليل است بر بطلان احباط. ۶
1812. علامه شعرانى: چند بار در اين كتاب سخن از احباط و بطلان آن به ميان آمد و مؤلف بيان كرد و اعتنا به قول بعض اهل حديث كه احباط را صحيح مى دانند نبايد

1.روح الجنان، ج ۷، ص ۱۵.

2.كهف (۱۸): ۷۹.

3.روض الجنان، ج ۱۱، ص ۲۶۱ ـ ۲۶۲.

4.روح الجنان، ج ۷، ص ۱۵.

5.روح الجنان، ج ۷، ص ۱۶.

6.روض الجنان، ج ۱۱، ص ۲۶۵.

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 138956
صفحه از 1440
پرینت  ارسال به