779
تفسير نورٌ علي نور ج2

او سؤال كنند كه: مَنْ رَبُّكَ و مَنْ نَبيُّكَ وما شَهادتُكَ؟ خداى تو كيست و پيغامبر تو كيست و گوايى تو چيست؟ گويد: اللهُ ربّى و محمّدٌ نَبيّى اَشْهدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاّ اللهُ واَنَّ مُحمَّداً رسولُ الله. آنگه گور بر او فراخ كنند، مدَّ بَصَره؛ چندان كه چشم زخم او باشد*.
ابو سعيد خُدْرىّ روايت كند كه: ما با پيغامبر بوديم در جنازه اى، گفت: ايُّها النّاسُ! بدانى كه اين امّت را ابتلا كنند در گور. چون مرد را در گور نهند و قوم از او برگردند، فريشته اى مى آيد به دست او مطراق سركجى باشد و خداى او را زنده كند و آن فريشته او را بازنشاند و گويد: چه مى گويى؟ اگر مرد مؤمن بود گويد: اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاّ اللّهُ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ وَاَشْهَدُ اَنَّ مُحَمّداً عَبْدُهُ و رَسُولهُ. آن فريشته گويد: صَدَقْتَ؛ راست گفتى. آنگه درى از دوزخ برگشايد و گويد: بنگر اگر كافر بوديت اينجاى تو بودى امّا چون مؤمنى خداى تعالى آنجاى بدين جاى بدل كرد براى تو، و درى از بهشت در گور او گشايد و گور بر او فراخ كند**. و امّا كافر و منافق را گويد: چه مى گويى؟ او گويد: لا اَدْرى؛ ندانم. او را گويند: لا دَرَيْتَ ولا اهْتَديتَ؛ مداناش و راه مياباش.*** ۱
1818. علامه شعرانى: * چشم زخم همان است كه ما امروز چشم انداز مى گوييم و در برهان مذكور نيست. ۲ 1819. ** از اينجا گويند كه اين سؤال و جواب ونعمت و نقمت در قبر و فراخ كردن آن از عالم غيب است نه عالم شهادت؛ چون شايد مؤمنى در جوار كافرى مدفون باشد و اگر گور مؤمن را به قدر چشم انداز او فراخ كنند كافر هم در بهشت مى افتد و هيچ جاى براى جهنميان نمى ماند.
1820. *** الفى است كه غالباً در فارسى به فعل دعا الحاق مى كنند مانند مبارك بادا و مبادا كه گمراه شوى. ۳
روض الجنان: ابو هريره گفت: مرد در گور آواز نعل آنان كه از گور او باز گردند

1.روض الجنان، ج ۱۱، ص ۲۷۵ ـ ۲۷۶.

2.روح الجنان، ج ۸ ، ص ۲۶.

3.روح الجنان، ج ۷، ص ۲۶.


تفسير نورٌ علي نور ج2
778

همه درختان درخت خرماست كه با آدمى به ماند از آنجا كه هر درخت را كه سر ببرند بار ديگر شاخه ها از او و پيرامن او برآيد جز درخت خرما را كه چون سر او ببرند خشك شود و نيز برگ بر نيارد چون آدمى كه بعد آنكه سرش ببرند نيز زنده نماند، دگر آنكه تا او را بر برنيفگنند و پيوند نكنند بَر نيارد،* و آدمى هم چونين بود. و رسول عليه السلام گفت: خَيْرُ المالِ سِكَّةٌ مأبُورَةٌ وفَرَسٌ مأسوره،** گفت: بهترينِ مال رده اى نخل بُوَد پيراسته بر بَر افگنده و اسپى كه بسيار زايد. ۱
1815. علامه شعرانى: * ابر آن است كه گرد شكوفه خرماى نر را در شكوفه خرماى ماده ريزند و اگر چنين كنند ميوه آن نيكو شود. ۲
1816. ** «خيرُ المالِ مهرةٌ مَأمورَةٌ، و سِكّةٌ مَأبورَةٌ ۳ ـ الحديث» كذا فى القاموس. ۴
روض الجنان: مُؤج. ۵
1817. علامه شعرانى: مؤرّج سدوسى يكى از لغويان مشهور است و نام او مكرر در اين كتاب آمده است. ۶

27. «يُثَبِّتُ اللّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثّابِتِ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي الاْخِرَةِ وَ يُضِلُّ اللّهُ الظّالِمِينَ وَ يَفْعَلُ اللّهُ ما يَشاءُ» .

روض الجنان: ... عبداللهِ عبّاس گفت در اين آيت: چون بنده مؤمن را وفات رسد، فريشتگان به بالين او حاضر آيند و بر او سلام كنند و او را به بهشت بشارت دهند. و چون جنازه او برگيرند تشييع كنند. چون وقت نماز كردن بُوَد بر او نماز كنند. چون او را دفن كنند، با او در گور شوند و خداى او را زنده باز كند، او را در گور باز نشانند و از

1.روح الجنان، ج ۷، ص ۲۳.

2.روض الجنان، ج ۱۱، ص ۲۷۲ ـ ۲۷۳.

3.مجمع الزوايد، ج ۵ ، ص ۲۵۸، باب ما جاء فى الخيل.

4.روح الجنان، ج ۷، ص ۲۳. قاموس المحيط، ص ۴۴۰، «الأمر».

5.روض الجنان، ج ۱۱، ص ۲۷۳.

6.روح الجنان، ج ۷، ص ۲۴.

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 138651
صفحه از 1440
پرینت  ارسال به