783
تفسير نورٌ علي نور ج2

سوره حِجر

«بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»

6. «وَ قالُوا يا أَيُّهَا الَّذِي نُزِّلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ إِنَّكَ لََمجْنُونٌ» .

روض الجنان: ... «إِنَّكَ لََمجْنُونٌ» ؛ تو ديوانه اى. از استبعاد ايشان دعوى نبوّت را اين سخن گفتند، و عجب از ايشان كه يك بار مى گفتند ساحر است و يك بار مى گفتند ديوانه است، و ديوانگى به آن لايق تر باشد... . ۱
1825. علامه شعرانى: يعنى گويندگان به اين نسبت اولى ترند. ۲

12. «كَذلِكَ نَسْلُكُهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ» .

روض الجنان: «كَذلِكَ نَسْلُكُهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ» ؛ همچنين بريم در دل كافران. و در ضمير خلاف كردند كه راجع با كيست، حسن بصرى گفت و بلخى و جبّائى كه: ضمير راجع است با «ذِكْر» كه قرآن است، يعنى: ما حديث قرآن و انديشه در او در دل ايشان

1.روض الجنان، ج ۱۱، ص ۳۰۹.

2.روح الجنان، ج ۷، ص ۴۹.


تفسير نورٌ علي نور ج2
782

گفت: به آسمان روم و بنگرم تا اين خداى آسمان چيست، آنگه چهار بچه كركس بگرفت و ايشان را مى پرورد و گوشت مى داد تا بزرگ شدند و قوى گشتند، و تابوتى بساخت و آن را دو در ساخت: يكى بالا، يكى به زير. و در آن تابوت نشست و ديگرى را با خود در آنجا نشاند و آن تابوت در پاى آن كركسان بست و عصاى ها گرفت و پاره اى گوشت بر سر آن عصا بست و از بالاى آن تابوت بر بَست چنان كه آن كركسان به آن گوشت مى نگريدند و به طمع آن گوشت به جانب بالا مى پريدند. چون در هوا دور برفتند، نمرود صاحبش را گفت: آن در كه بر بالاست بگشاى و بنگر تا به آسمان نزديك شديم يا نه؟ او در بگشاد و بنگريد، گفت: آسمان هم آنجاست كه بود و هيچ اثر نكرده است اين رفتن ما. گفت: درِ زير بگشاى و بنگر تا از زمين چون افتاديم. او در بگشاد و فرو نگريد، گفت: زمين مانند دريايى سپيد مى بينم و كوهها مانند دودى سياه. گفت: رها كن تا برويم. درها فرو كردند و كركسان مى پريدند تا چندان بپريدند كه باد منع كرد ايشان را از پريدن. گفت: درها بگشا و بنگر. او در بالا بگشاد و بنگريد، گفت: آسمان همچنان مى نمايد كه از زمين مى نمود، و در زير بگشاد و بنگريد، گفت: زمين چون دودى سياه مى نمايد. ۱
1824. علامه شعرانى: اين عمل بسيار شبيه به مردم عصر ما است كه بجستن چند كيلومتر پندارند فضاى جهان را مسخر خود ساختند، مانند كيكى كه به قدر پهناى ناخنى بجهد و گمان دارد محيط زمين را درنورديده است. ۲

1.التاريخ الصغير : ج۱ ص۱۲۰ ، مروج الذهب : ج۲ ص۳۶۰ ، تاريخ الإسلام للذهبي : ج۳ ص۴۸۵ ، اُسد الغابة : ج۲ ص۳۱۰ ؛ تاريخ اليعقوبي : ج۲ ص۱۸۲ .

2.روض الجنان، ج ۱۱، ص ۲۹۴ ـ ۲۹۵.

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 136833
صفحه از 1440
پرینت  ارسال به