791
تفسير نورٌ علي نور ج2

89 . «وَ قُلْ إِنِّي أَنَا النَّذِيرُ الْمُبِينُ» .

روض الجنان: ... در خبر است كه يك روز عبداللهِ مسعود به در حُجره رسول آمد و در بزد. رسول گفت: كيست بر در؟ گفت: اَنَا يا رَسُول الله؛ منم اى رسول خدا، رسول عليه السلام به خشم آمد و مى گفت: انَا و اَنا وهَلْ لِمَخْلُوقٍ يَقُولُ اَنَا؟ چون در بگشادند و عبداللهِ مسعود در آمد و اثر خشم به روى رسول ديد، گفت: يا رسول الله: چه گناه كرده ام؟ گفت: يابن مسعود! ندانى كه هيچ مخلوق را نرسد كه گويد: اَنَا؟ گفت: يا رسول الله توبه كردم كه نيز نگويم. ۱
1845. علامه شعرانى: بسيار ائمه و صلحا و بزرگان «انا» گفتند و از خويش بدين كلمه تعبير كردند و كسى آن را حرام نداند اما درباره مواضع گفتن آن خلاف ادب است.

95. «إِنّا كَفَيْناكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ» .

روض الجنان: ... «إِنّا كَفَيْناكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ» ؛ ما كفايت كرديم تو را كار اين مستهزيان... .
و ايشان پنج كس بودند از رؤساى قريش: وليد مغيرة مخزومى، و عاص وائل سهمى، والاَسْوَد بن المطّلب ... و اَسْود بن عبد يَغُوث بود و الحارث بن قيس بن الطُّلاطِلّه. ۲
1846. علامه شعرانى: بعضى حارث بن قيس را غير حارث بن طلاطله دانسته و شماره آنان را شش تن گفته اند. ۳
روض الجنان: ... او بر نشست و با دو پسر خود به تماشا رفت. ۴
1847. علامه شعرانى: يعنى با يكديگر راه رفتن تفاعل است از مشى. ۵

1.روض الجنان، ج ۱۱، ص ۳۴۶.

2.روض الجنان، ج ۱۱، ص ۳۵۰.

3.روح الجنان، ج ۷، ص ۱۱.

4.روض الجنان، ج ۱۱، ص ۳۵۱.

5.روح الجنان، ج ۷، ص ۷۹.


تفسير نورٌ علي نور ج2
790
  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 136850
صفحه از 1440
پرینت  ارسال به