797
تفسير نورٌ علي نور ج2

روض الجنان: نلخشاند. ۱
1860. علامه شعرانى: در برهان قاطع گويد لخشيدن به معنى لغزيدن است. ۲
روض الجنان: «يُبَيِّنُ اللّهُ لَكُمْ أَنْ تَضِلُّوا»۳ ...، والمعنى، لِئلاّ تضِلّوا؛ براى آنكه بيان براى نفى ضلال باشد، و فرّا، گفت در هر دو آيت كه معنى آن است، كه نخواست تا شما گمراه شوى يا زمين بگردد به شما. واصل الميد؛ الحركة والاضْطرابُ والانكفاء،* وهبِ مُنبِّه گفت: خداى تعالى زمين بيافريد،
مى جنبيد چنان كه كشتى باشد بر سر آب، فريشتگان گفتند: بار خدايا كس بر اينجا آرام نتواند گرفتن خداى تعالى در شب كوهها بيافريد و به ميخ زمين كرد و فريشتگان ندانند تا خداى تعالى كوه از چه آفريد**.
و روايت كرده اند از اميرالمؤمنين عليه السلام كه او گفت: چون خداى تعالى زمين بيافريد آرام نمى گرفت گفت: بار خدايا بر من جماعتى را خواهى آفريدن كه تو را آزارند و معصيت كنند و پليديها به زمين اندازند، خداى تعالى كوهها بر او افگند تا موتّد شد بعضى شما مى بينى و بعضى نمى بينى، و اين إمّا بر طريق مثل باشد***. ۴
1861. علامه شعرانى: * اكفاء: قِدر و إِناء، وارونه كردن و ريختن آن است كه در ظرف باشد. ۵
1862. ** به روايت وهب بن منبِّه اعتبارى نيست چون وى از پيغمبر روايت نكرده و براى فرشتگان روز و شب يكسان است. ۶
1863. *** يعنى زمين را تشبيه به انسان فرمود و به زبان حال نطق كند. و مقصود از زمين قطعات خشكى است كه در اوّل خلقت بر روى آب پديد آمد چون آب بر همه

1.روح الجنان، ج ۷، ص ۹۱.

2.روض الجنان، ج ۱۲، ص ۱۶؛ در چاپ مشهد در متن «بنحسپاند» و در پاورقى «نپخشايد» ضبط شده است.

3.روح الجنان، ج ۷، ص ۹۱. برهان قاطع، ص ۱۰۳۴.

4.نساء (۴): ۱۷۶.

5.روض الجنان، ج ۱۲، ص ۱۶ ـ ۱۷.


تفسير نورٌ علي نور ج2
796

آنها كه در ادب ضعيفند و به قياس و عقل اعتمادشان بيشتر است جايز نمى دانند و استعمال در حقيقت و مجاز هم بر اين قياس. و صاحب اين كتاب همه را جايز مى داند. ۱

14. «وَ هُوَ الَّذِي سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْكُلُوا مِنْهُ لَحْماً طَرِيًّا وَ تَسْتَخْرِجُوا مِنْهُ حِلْيَةً تَلْبَسُونَها وَ تَرَى الْفُلْكَ مَواخِرَ فِيهِ وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ» .

روض الجنان: «وَ هُوَ الَّذِي سَخَّرَ الْبَحْرَ» ؛ او آن خداست كه مسخّر بكرد دريا را تا از آنجا گوشت تازه مى خورى، مُراد ماهى است. و از اين آيت نتوان دانستن كه هر ماهى كه در دريا باشد حلال است. ۲
1857. علامه شعرانى: چون «لحما طريّاً» مجمل است نه مطلق. ۳
روض الجنان: يحيى بن اسماعيل گفت: مردى به نزديك باقر عليه السلام آمد او را گفت: مرا برحلىّ زنان زكات بايد دادن؟ گفت: نه، هى كما قال الله تعالى: «حِلْيَةً تَلْبَسُونَها» . ۴
1858. علامه شعرانى: اگر در حليه زكات بود بايد در قليل و كثير آن زكات داد چون نصابى براى آن از شرع معهود نيست و اگر كسى يك مرواريد بيرون آورد حلال نيست مگر زكات آن را بدهد و اين برخلاف اطلاق و سيره است. ۵
روض الجنان:... چنان كه گفتيم. «وَلِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ» ؛ و نيز مسخّر بكرده است براى شما تا طلب كنى از فضل و نعمت او، يعنى طلب روزى كنى در او بر طريق تجارت. ۶
1859. علامه شعرانى: به تجربه ثابت است كه هر قوم در كشتى رانى و دريا نوردى پيش ترند در ثروت از ديگران بيشترند. ۷

1.روح الجنان، ج ۷، ص ۹۰.

2.روض الجنان، ج ۱۲، ص ۱۵.

3.روح الجنان، ج ۷، ص ۹۰.

4.روض الجنان، ج ۱۲، ص ۱۶.

5.روح الجنان، ج ۷، ص ۹۱.

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 139518
صفحه از 1440
پرینت  ارسال به