809
تفسير نورٌ علي نور ج2

جاهَدُوا وَ صَبَرُوا» و باقى قرَّا خواندند فُتِنُوا، بر فعل مجهول اعتباراً بقوله: إلاّ مَن اُكرِه؛ آنگه جهاد كنند و صبر كنند بر جهاد و بليّات. 1
1887. علامه شعرانى: ترجمه «ثُمَّ جاهَدُوا وَ صَبَرُوا» است كه سابقاً هم گذشت و تكرار آن شايد براى تتميم «فتنوا» است؛ يعنى فتنه شوند آنكه جهاد و صبر كنند بر بليات. 2

112. «وَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً قَرْيَةً كانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتِيها رِزْقُها رَغَداً مِنْ كُلِّ مَكانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللّهِ فَأَذاقَهَا اللّهُ لِباسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ بِما كانُوا يَصْنَعُونَ» .

روض الجنان: «وَ الْخَوْفِ» ؛ و ترس، و ترس ايشان هم از رسول عليه السلام بود و از بعوث و سراياى او كه پيرامن مكّه مى گرديدند. ۳
1888. علامه شعرانى: اگر اين تفسير صحيح باشد آيه مدنى است نه مكى. ۴

120. «إِنَّ إِبْراهِيمَ كانَ أُمَّةً قانِتاً لِلّهِ حَنِيفاً وَ لَمْ يَكُ مِنَ الْمُشْرِكِينَ» .

روض الجنان: «إِنَّ إِبْراهِيمَ كانَ أُمَّةً قانِتاً لِلّهِ» ؛ گفت: ابراهيم خليل عليه السلام امّتى بود. آنگه در او خلاف كردند: بعضى مفسّران گفتند: اِماماً يُقتَدى بِه؛ ابراهيم امامى بود مقتدى كه خلقان در خير به او اقتدا كردند. ۵
1889. علامه شعرانى: چون وزن فُعله به ضم «فاء» بسيار بدين معنى آيد مثل «قدوة» يعنى كسى كه بايد بدو اقتدا كرد و «اسوة» يعنى كسى كه بايد بدو تأسى جست و «حرمة» چيزى كه احترام بايد كرد و «امة» آنكه بايد او را پيشوا گرفت و مثل اين است «كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنّاسِ»۶ ؛ يعنى شما بهترين قدوه و مقتداى مردم ايد. ۷

1.روض الجنان، ج ۱۲، ص ۱۰۷.

2.روح الجنان، ج ۷، ص ۱۵۲.

3.روض الجنان، ج ۱۲، ص ۱۰۹.

4.روح الجنان، ج ۷، ص ۱۵۴.

5.الطبقات الكبرى : ج۸ ص۵۸ ، سير أعلام النبلاء : ج۲ ص۱۳۵ الرقم ۱۹ ، الاستيعاب : ج۴ ص۴۳۵ ح۳۴۶۳ ، اُسد الغابة : ج۷ ص۱۸۶ ح۷۰۹۳ .

6.روض الجنان، ج ۱۲، ص ۱۱۴.

7.آل عمران (۳): ۱۱۰.


تفسير نورٌ علي نور ج2
808

متصل شود مانند اينما و كلما و بئسما و حيثما همين است كه متابعت بايد كرد وعجب آنكه «فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللّهِ» در آيه 109 بقره متصل است «أَيْنَ ما تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللّهُ جَمِيعاً» در آيه 142 همان سوره منفصل به فاصله يك ورقه و دليلى جز متابعت ندارد. ۱

106. «مَنْ كَفَرَ بِاللّهِ مِنْ بَعْدِ إِيمانِهِ إِلاّ مَنْ أُكْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالاْءِيمانِ وَ لكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْراً فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللّهِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ» .

روض الجنان: محمد بن سيرين گفت: آيت در عَيّاش بن أبى ربيعه آمد. ۲
1885. علامه شعرانى: عيّاش برادر ابى جهل بود. ۳
روض الجنان:... اما حكم آيت اجماع علماست بر آنكه آن را كه او را اكراه كنند بر كفر يا بر معصيتى از معاصى: به تهديد قتل و ضرب و ايذا و ايلام، او را روا باشد كه آنچه او را بر آن اكراه مى كنند، بكند و آنچه دونِ قتل بود اولى تر آن بود كه تحمّل كند براى خداى تا ثوابش بيشتر باشد. ۴
1886. علامه شعرانى: يعنى اجماع علماست بر آنكه اگر كسى را اكراه كنند بر كفر يا معصيتى جايز است آن كار را بكند و بهتر است تحمل كند و مرتكب كفر و معصيت نشود. بالجمله تقيه مجوز معصيت است نه موجب آن مگر در قتل كه نه مجوّز است و نه موجب و كسى را كه مجبور كنند به قتل ديگرى بايد از آن امتناع نمايد واصلاً تقيه نكند. ۵

110. «ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ هاجَرُوا مِنْ بَعْدِ ما فُتِنُوا ثُمَّ جاهَدُوا وَ صَبَرُوا إِنَّ رَبَّكَ مِنْ بَعْدِها لَغَفُورٌ رَحِيمٌ» .

روض الجنان:... عبداللهِ عامر خواند: فَتَنُوا، به فتح «فا» و «تا» اعتباراً بقوله: «ثُم

1.روح الجنان، ج ۷، ص ۱۴۰.

2.روض الجنان، ج ۱۲، ص ۱۰۴.

3.روح الجنان، ج ۷، ص ۱۵۱.

4.روض الجنان، ج ۱۲، ص ۱۰۶.

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 139022
صفحه از 1440
پرینت  ارسال به