851
تفسير نورٌ علي نور ج2

لا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ» ؛ ولكن شما تسبيح ايشان ندانى... . 1
1977. علامه شعرانى: ظاهر سخن آن است كه هيچ كس تسبيح آنها را در نمى يابد. و اگر مراد آن باشد كه از غالب مفسران نقل شد چيزى است كه غالباً در مى يابند و صحيح تر آن است كه انسِ مالك گفت سنگريزه در دست رسول صلى الله عليه و آله تسبيح مى گفت، تا در دست او بود مى شنيديم و در دست ديگرى نمى شنيديم؛ يعنى گفتارى دارند هر يك كه به گوش ديگر بايد شنيد. 2

48. «انْظُرْ كَيْفَ ضَرَبُوا لَكَ الْأَمْثالَ فَضَلُّوا فَلا يَسْتَطِيعُونَ سَبِيلاً» .

روض الجنان: «انْظُرْ كَيْفَ ضَرَبُوا لَكَ الْأَمْثالَ» : بنگر كه براى تو چگونه مثلها زدند. و گفتند: مراد آن است كه تو را چه تشبيه ها مختلف كردند. بهرى گفتند: ساحر است، و بهرى گفتند: شاعر است و بهرى گفتند: كاهن است و بهرى گفتند: مجنون است. «فَضَلّوا» اى فَضَلّوا عنك، گمراه شدند از تو و به سر تو نيوفتادند و تو را نشناختند. ۳
1978. علامه شعرانى: [به سر تو نيوفتادند:] يعنى آنچه از تو دانستند منطبق با تو نبود. و اين تعبير را در جاى ديگر نيافتم. ۴

54 . «رَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِكُمْ إِنْ يَشَأْ يَرْحَمْكُمْ أَوْ إِنْ يَشَأْ يُعَذِّبْكُمْ وَ ما أَرْسَلْناكَ عَلَيْهِمْ وَكِيلاً» .

روض الجنان:... آنگه گفت: «رَبُّكُمْ أَعْلَمُ» احوال شما و مصالح شما خداى بهتر داند، اگر خواهد بر شما رحمت كند، و اگر عذاب خواهد كند شما را. اگر رحمت كند تفضّل و كرم كند، و اگر عذاب كند به عدل كند. و او عالم است به تفاصيل اعمال شما و مقادير

1.روض الجنان، ج ۱۲، ص ۲۲۷ ـ ۲۲۸.

2.روح الجنان، ج ۷، ص ۲۳۸.

3.روض الجنان، ج ۱۲، ص ۲۳۰.

4.روح الجنان، ج ۷، ص ۲۴۰.


تفسير نورٌ علي نور ج2
850

و اگر كسى گويد: شايد هر دو واجب باهم موافقت كنند و تمانع لازم نيايد، گوييم: پس قدرت هر يك بسته به موافقت ديگرى است واگر موافقت نبود قدرت نداشتند. ۱

44. «تُسَبِّحُ لَهُ السَّمواتُ السَّبْعُ وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ فِيهِنَّ وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلاّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ إِنَّهُ كانَ حَلِيماً غَفُوراً» .

روض الجنان: فزاينده. 2
1975. علامه شعرانى: فزاينده ترجمه ناميه است. 3
روض الجنان:... رسول صلى الله عليه و آله گفت: ما عُضِهَتْ عِضاهٌ اِلاّ بِتَرْكِها التَّسبيحَ، گفت: هيچ درختِ تاه بنبُرند الاّ براى آنكه تسبيح نكند. 4
1976. علامه شعرانى: خوان طعام را از چوب تاق مى ساختند و حسن گفت وقتى اين چوب تر بود و نبريده بودند تسبيح مى كرد و اكنون كه خشك شده ترك تسبيح كرده. 5
روض الجنان: انسِ مالك گفت: ما به نزديك رسول بوديم، او كفى سنگ ريزه برگرفت، آن سنگ ريزه بر دست او تسبيح كرد، چنان كه ما تسبيح او بشنيديم. آنگه بر دست ما كرد، بر دست ما تسبيح نكرد. ابو يزيد العكلىّ روايت كرد از عمرو بن احب، از صادق عليه السلام از پدرانش، كه: رسول عليه السلام بيمار بود، جبريل آمد و از بهشت او را طبقى نار و انگور آورد. رسول عليه السلام از آن بخورد، بر دست رسول تسبيح مى كرد و امير المؤمنين على از آن بخورد، بر دست او نيز تسبيح كرد. و حسن و حسين عليهماالسلام از آن بخوردند، بر دست ايشان نيز تسبيح كرد. يكى از جمله صحابه دست دراز كرد و يكى از آن بر گرفت بر دست او تسبيح نكرد. جبريل عليه السلام گفت: اين طعام بهشت است و طعام بهشت در دنيا نخورد الاّ پيغامبرى يا وصىّ پيغامبرى يا فرزند پيغامبرى، «وَ لكِن

1.روح الجنان، ج ۷، ص ۲۳۶.

2.روض الجنان، ج ۱۲، ص ۲۲۶.

3.روح الجنان، ج ۷، ص ۲۳۷.

4.روض الجنان، ج ۱۲، ص ۲۲۷.

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 144334
صفحه از 1440
پرینت  ارسال به