لا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ» ؛ ولكن شما تسبيح ايشان ندانى... . 1
1977. علامه شعرانى: ظاهر سخن آن است كه هيچ كس تسبيح آنها را در نمى يابد. و اگر مراد آن باشد كه از غالب مفسران نقل شد چيزى است كه غالباً در مى يابند و صحيح تر آن است كه انسِ مالك گفت سنگريزه در دست رسول صلى الله عليه و آله تسبيح مى گفت، تا در دست او بود مى شنيديم و در دست ديگرى نمى شنيديم؛ يعنى گفتارى دارند هر يك كه به گوش ديگر بايد شنيد. 2
48. «انْظُرْ كَيْفَ ضَرَبُوا لَكَ الْأَمْثالَ فَضَلُّوا فَلا يَسْتَطِيعُونَ سَبِيلاً» .
روض الجنان: «انْظُرْ كَيْفَ ضَرَبُوا لَكَ الْأَمْثالَ» : بنگر كه براى تو چگونه مثلها زدند. و گفتند: مراد آن است كه تو را چه تشبيه ها مختلف كردند. بهرى گفتند: ساحر است، و بهرى گفتند: شاعر است و بهرى گفتند: كاهن است و بهرى گفتند: مجنون است. «فَضَلّوا» اى فَضَلّوا عنك، گمراه شدند از تو و به سر تو نيوفتادند و تو را نشناختند. ۳
1978. علامه شعرانى: [به سر تو نيوفتادند:] يعنى آنچه از تو دانستند منطبق با تو نبود. و اين تعبير را در جاى ديگر نيافتم. ۴
54 . «رَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِكُمْ إِنْ يَشَأْ يَرْحَمْكُمْ أَوْ إِنْ يَشَأْ يُعَذِّبْكُمْ وَ ما أَرْسَلْناكَ عَلَيْهِمْ وَكِيلاً» .
روض الجنان:... آنگه گفت: «رَبُّكُمْ أَعْلَمُ» احوال شما و مصالح شما خداى بهتر داند، اگر خواهد بر شما رحمت كند، و اگر عذاب خواهد كند شما را. اگر رحمت كند تفضّل و كرم كند، و اگر عذاب كند به عدل كند. و او عالم است به تفاصيل اعمال شما و مقادير