857
تفسير نورٌ علي نور ج2

استلام حجر اَسود مى كرد در طواف خانه. مشركان او را منع كردند و گفتند: رها نكنيم تو را كه استلام سنگ كنى الاّ آنكه اين اصنام ما را استلام كنى، بر دل او بگذشت كه اگر من چنين كنم و دلم به ايمان مطمئن، همانا باكى نباشد تا من از عبادت استلام باز نمانم. ۱
1994. علامه شعرانى: اين تفسير قول ديگرى است نه مرضى صاحب كتاب و بعيد مى نمايد پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله را چنين خاطرى در ذهن گذشته باشد؛ چون خداوند او را معصوم آفريد از فكر خطا و باطل و اگر معصوم نبود از طرف خداوند اين سخن صحيح بود. ۲
روض الجنان: گفتند در نماز دولاّ بنباشيم. ۳
1995. علامه شعرانى: يعنى ركوع و سجود نكينم. ۴

74. «وَ لَوْ لا أَنْ ثَبَّتْناكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئاً قَلِيلاً» .

روض الجنان: ... آنگه حق تعالى منّت نهاد، گفت: «وَ لَوْ لا أَنْ ثَبَّتْناكَ» ؛ و اگر نه آنستى كه ما تو را بر جاى بداشتيم به عصمت «لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئاً قَلِيلاً» ؛ نزديك بود كه ساكن شدى با ايشان. اندكى از آن اقوال كه گفتيم. ۵
1996. علامه شعرانى: اين آيه دلالت برآن ندارد كه پيغمبر ميل به موافقت آنان كرد و خداوند او را بازگردانيد، بلكه دلالت بر آن دارد كه او را نگاهداشت تا متابعت نكند و البته عصمت انبيا به لطف الهى است و اگر پيغمبر نبودند و اين لطف الهى درباره آنان نبود مانند ديگر مردمان ميل به باطل مى كردند؛ چون در عصمت مستقل و بى نياز از خداوند نيستند، مانند آنكه گوييم اگر خداوند به خورشيد نور نداده

1.روض الجنان، ج ۱۲، ص ۲۶۱.

2.روح الجنان، ج ۷، ص ۲۶۳.

3.روض الجنان، ج ۱۲، ص ۲۶۲.

4.روح الجنان، ج ۷، ص ۲۶۸.

5.الطبقات الكبرى : ج۵ ص۴۵ ، تاريخ الطبري : ج۴ ص۲۶۴ ، الكامل في التاريخ : ج۲ ص۲۴۱ ، سير أعلام النبلاء : ج۳ ص۱۸ الرقم۶ ، اُسد الغابة : ج۳ ص۲۸۹ الرقم۳۰۳۳ ، تاريخ دمشق : ج۲۹ ص۲۵۰ ؛ الجمل : ص۱۶۶ .


تفسير نورٌ علي نور ج2
856

روض الجنان: پليته اى. ۱
1991. علامه شعرانى: «پليته» فتيله چراغ است. ۲

72. «وَ مَنْ كانَ فِي هذِهِ أَعْمى فَهُوَ فِي الاْخِرَةِ أَعْمى وَ أَضَلُّ سَبِيلاً» .

روض الجنان: ... و امّا ابو عمرو براى آن اماله نكرد دوم را كه او اعمى دوم را افعل تفضيل گفت لقوله «وَ أَضَلُّ سَبِيلاً» ، و چون چنين باشد اماله نكنند كه اماله در اواخر كلمات باشد بيشتر و اينجا مصدرى مضمر است. ۳
1992. علامه شعرانى: نكته اى است مفيد كه كمتر جايى توان يافت. ۴
روض الجنان: اگر گويند از اين دو لفظ هيچ افعل تفضيل هست؟ جواب گوييم: لفظ اوّل را معنى ره ندهد به هيچ وجه كه حمل كنند بر تفضيل، و امّا لفظ دوم بر قول آنكه عمى آفت بصر گويد بر تفضيل حمل نتوان كردن. براى آنكه عرب الوان و عيوب را به لفظ افعل تفضيل نكنند او را و تعجّب نكنند از او. ۵
1993. علامه شعرانى: يعنى الوان و عيوب كه خود صفت بى تفضيل بر وزن افعل باشد از او نه فعل تعجب آيد نه افعلِ تفضيل. ۶

73. «وَ إِنْ كادُوا لَيَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذِي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ لِتَفْتَرِيَ عَلَيْنا غَيْرَهُ وَ إِذاً لاَتَّخَذُوكَ خَلِيلاً» .

روض الجنان: قوله تعالى: «وَ إِنْ كادُوا لَيَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذِي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ» مفسّران خلاف كردند در سبب نزول اين آيت. سعيدِ جبير گفت: رسول ـ صلّى الله عليه و على آله
ـ

1.روض الجنان، ج ۱۲، ص ۲۵۶.

2.روح الجنان، ج ۷، ص ۲۵۹.

3.روض الجنان، ج ۱۲، ص ۲۵۹.

4.روح الجنان، ج ۷، ص ۲۶۱.

5.روض الجنان، ج ۱۲، ص ۲۵۹ ـ ۲۶۰.

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 144308
صفحه از 1440
پرینت  ارسال به