867
تفسير نورٌ علي نور ج2

روض الجنان: وزغ. ۱
2016. علامه شعرانى: «وزغ» در عربى به معنى سوسمار است و در فارسى به معنى غوك كه در زمان ما قورباغه گويند هم استعمال شده است. ۲
روض الجنان: عبدالله بن سَلَمه روايت كرد از صفوان بن عَسّال المرادىّ كه جهودى گفت جهودى ديگر را: بيايى تا از اين پيغامبر چيزى بپرسيم. برفتند، رسول را از اين نه آيت پرسيدند. گفت: اين نه آيت آن بود كه خداى تعالى گفت در تورات* كه: شرك ميارى به خداى... . ۳
2017. علامه شعرانى: معروف نزد يهود ده حكم است كه در تورات آمده و بعضى غير آن است كه در اين روايات ذكر شده و قول مشهور صحيح است. ۴

103. «فَأَرادَ أَنْ يَسْتَفِزَّهُمْ مِنَ الْأَرْضِ فَأَغْرَقْناهُ وَ مَنْ مَعَهُ جَمِيعاً» .

روض الجنان: «فَأَرادَ أَنْ يَسْتَفِزَّهُمْ مِنَ الْأَرْضِ» ؛ خواست فرعون تا موسى را و بنى اسرايل را از زمين مصر بر انگيزد، آنچه او بر موسى و بنى اسرايل انداخت بر خويشتن ببُريد. ۵
2018. علامه شعرانى: [انداخت] يعنى نيت داشت. ۶

106. «وَ قُرْآناً فَرَقْناهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النّاسِ عَلى مُكْثٍ وَ نَزَّلْناهُ تَنْزِيلاً» .

روض الجنان: نهادگى. ۷
2019. علامه شعرانى: «نهادگى» ترجمه طمأنينه است. ۸

1.روح الجنان، ج ۷، ص ۲۸۹.

2.روض الجنان، ج ۱۲، ص ۲۹۵؛ در چاپ مشهد «بزغ» ضبط شده است.

3.روض الجنان، ج ۱۲، ص ۲۹۶.

4.روض الجنان، ج ۱۲، ص ۲۹۷.

5.روح الجنان، ج ۷، ص ۲۹۱.

6.روض الجنان، ج ۱۲، ص ۲۹۹.

7.روح الجنان، ج ۷، ص ۲۹۲.


تفسير نورٌ علي نور ج2
866

2013. ** بنابراين، كفار از پيغمبر معجزه نمى خواستند؛ چون معجزه كسى مى خواهد كه شك در نبوت پيغمبر دارد و اينان جزم و قطع داشتند كه او پيغمبر نيست و اين درخواستها براى تكبيت واظهار بطلان او بود. ۱

97. «وَ مَنْ يَهْدِ اللّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَ مَنْ يُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُمْ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِهِ وَ نَحْشُرُهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ عَلى وُجُوهِهِمْ عُمْياً وَ بُكْماً وَ صُمًّا مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ كُلَّما خَبَتْ زِدْناهُمْ سَعِيراً» .

روض الجنان: «وَ نَحْشُرُهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ عَلى وُجُوهِهِمْ» ؛ و روز قيامت حشر ايشان بر رويهايشان كنم. قتاده گفت از انسِ مالك، كه او گفت: از رسول عليه السلام پرسيدم كه خداى تعالى كافران را چگونه حشر كند بر رويها؟ گفت: آن خداى كه قادر است كه ايشان را بر پايها بدَواند، ايشان را بر رويها برواند. ۲
2014. علامه شعرانى: «برواند» از رواندن است متعدى رفتن و در زمان ما مستعمل نيست و مى گوييم روانه كردن. ۳

101. «وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسى تِسْعَ آياتٍ بَيِّناتٍ فَسْئَلْ بَنِي إِسْرائِيلَ إِذْ جاءَهُمْ فَقالَ لَهُ فِرْعَوْنُ إِنِّي لَأَظُنُّكَ يا مُوسى مَسْحُوراً» .

روض الجنان: كراته. ۴
2015. علامه شعرانى: «كراته» ترجمه قمل است و آن شپش و كنه و امثال آن است در برهان كلمه شبيه اين نياورده است اما در عربى قراده به معنى كنه شباهت تام به اين لفظ دارد. ۵

1.روح الجنان، ج ۷، ص ۲۸۷.

2.روض الجنان، ج ۱۲، ص ۲۹۳.

3.روح الجنان، ج ۷، ص ۲۸۷.

4.روض الجنان، ج ۱۲، ص ۲۹۵؛ در چاپ مشهد «كراهه» ضبط شده است.

5.روح الجنان، ج ۷، ص ۲۸۹.

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 139113
صفحه از 1440
پرینت  ارسال به