911
تفسير نورٌ علي نور ج2

عاصم و نافع و ابن كثير و يعقوب و ساير قراء ادغام كردند و گفتند «صآذّكر». ۱

6. «يَرِثُنِي وَ يَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ وَ اجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيًّا» .

روض الجنان: «وَ يَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ» ؛ و ميراث آل يعقوب برگيرد، يعنى يعقوب بن ماثان و آل يعقوب اَخوال زكريّا بودند. ۲
2103. علامه شعرانى: در بعض نسخ ناثان است. والله العالم. ۳
روض الجنان: «وَ اجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيًّا» ؛ و بار خدايا اين كودك را مرضى و پسنديده كن، يعنى توفيق ده او را و لطف كن با او تا مرضىّ و پسنديده باشد، و در آيت دليل است بر آنكه از پيغامبران ميراث گيرند... و امّا شبهت آنان كه گفتند كه: دختر حَجْب نكند عَصَبه را از ميراث، آن است كه زكريّا پسر خواست، گفت: «وَلِيّاً» ولم يقل: وَليّةً، چه اگر وَلِيَّةً گفتى، حجب نكردى و از عصبه صرف نكردى چيزى نيست. ۴
2104. علامه شعرانى: اين شبهه سفيهانه است؛ زيراكه احكام شريعت موسى عليه السلاممطابق رأى ابوحنيفه و امثال او نبوده است و ميراث بردن يا نبردن عصبه و حجب كردن دختر يا نكردن وى عصبه را خاصِّ شريعت ما است و در مذهب اهل بيت عليهم السلامعصبه اصلاً ميراث نمى برد با بودن فرزند، دختر باشد يا پسر. ۵

7. «يا زَكَرِيّا إِنّا نُبَشِّرُكَ بِغُلامٍ اسْمُهُ يَحْيى لَمْ نَجْعَلْ لَهُ مِنْ قَبْلُ سَمِيًّا» .

روض الجنان: «لَمْ نَجْعَلْ لَهُ مِنْ قَبْلُ سَمِيًّا» اى شبيهاً و مثلاً ؛ ما او را مثلى و شبيهى نكرديم پيش از آن. ۶

1.روح الجنان، ج ۷، ص ۳۹۴.

2.روض الجنان، ج ۱۳، ص ۵۹ .

3.روح الجنان، ج ۷، ص ۳۹۹.

4.روض الجنان، ج ۱۳، ص ۵۹ ـ ۶۰.

5.روح الجنان، ج ۷، ص ۳۹۷.

6.روض الجنان، ج ۱۳، ص ۶۰


تفسير نورٌ علي نور ج2
910

سوره مريم عليهاالسلام

«بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»

1ـ2. «كهيعص * ذِكْرُ رَحْمَتِ رَبِّكَ عَبْدَهُ زَكَرِيّا» .

روض الجنان: قوله تعالى: «كهيعص * ذِكْرُ رَحْمَتِ رَبِّكَ عَبْدَهُ زَكَرِيّا» ، ابو عمرو خواند به كسر «ها» و فتح «يا»،* و شاميان به عكس اين خواندند، و حمزه و خلف هر دو «ها» و «يا» مكسور خواندند. كسائى هر دو به اِماله خواند. ابن كثير و عاصم و يعقوب بين بين خواندند. باقى قُرّاء، هر دو مفتوح خواندند. و حروف مُقطّع خواند ابو جعفر،** و «دال» و «صاد» اظهار كردند اهل حجاز و عاصم و يعقوب. ۱ ***
2100. علامه شعرانى: * مقصود از كسر اماله است و از فتح ترك اماله. ۲
2101. ** يعنى بعد از هر يك از حروف مقطع «كهيعص» سكت كرد. ۳
2102. *** يعنى دال را كه در آخر حرف «ص» است در ذال كلمه «ذكر» ادغام نكردند

1.روض الجنان، ج ۱۳، ص ۵۶ .

2.روح الجنان، ج ۷، ص ۳۹۴.

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 136845
صفحه از 1440
پرینت  ارسال به