«جذع النخلة» متعلق به «هزّى» نيست تا «باء» زائد باشد بلكه متعلق به محذوفى است. ۱
28. «يا أُخْتَ هارُونَ ما كانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْءٍ وَ ما كانَتْ أُمُّكِ بَغِيًّا» .
روض الجنان: بى سامانكار. ۲
2109. علامه شعرانى: بى سامان كار كنايه است از زن فاحشه. ۳
30. «قالَ إِنِّي عَبْدُ اللّهِ آتانِيَ الْكِتابَ وَ جَعَلَنِي نَبِيًّا» .
روض الجنان:... على به نُه سالگى يا به دوازده سالگى، بر اختلاف روايات، قبول تكليف را نمى شايد بعد دعوت رسول، دگر اين طعن بر رسول بيشتر است براى آنكه رسول به احوال او عالم تر بود. اگر دانست كه او اهل دعوت نيست و او را دعوت كرد تابان بر او باشد نه آنكه امير المؤمنين از اين حال مستشعر بود، رسول نبود؛ رسول عليه السلام همچنين بود... . ۴
2110. علامه شعرانى: «تابان» به معنى تاوان است. يعنى اگر رسول صلى الله عليه و آله على عليه السلام را دعوت كرد با آنكه مى دانست قابل دعوت نيست عيب اين عمل و تاوان برعهده رسول است چون معقول نيست كه امير المؤمنين چيزى را بداند و رسول نداند. ۵
33. «وَ السَّلامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدْتُ وَ يَوْمَ أَمُوتُ وَ يَوْمَ أُبْعَثُ حَيًّا» .
روض الجنان: ... و روايت كرده اند از رسول عليه السلام كه او گفت: پنج كس سخن گفتند پيش از وقت: گواى يوسف فى قوله: «وَ شَهِدَ شاهِدٌ مِنْ أَهْلِها... » . ۶ و كودك
1.روح الجنان، ج ۷، ص ۴۰۴.
2.روض الجنان، ج ۱۳، ص ۷۴.
3.روح الجنان، ج ۷، ص ۴۰۷.
4.روض الجنان، ج ۱۳، ص ۷۷.
5.روح الجنان، ج ۷، ص ۴۰۹.
6.الشيخ ناصر الدين الألباني المالكي ، من أشدِّ المحدّثين السلفيّين تعصّبا ، وهو مشهور بتوجيه أفعال الصحابة والطعن على الشيعة ، بحيث يمكن القول بأنّ قبوله لحديث كهذا دالّ على اتّفاق جميع المسلمين عليه .