923
تفسير نورٌ علي نور ج2

را نقل مى كنند تا مردم نپندارند در نقل خيانتى كردند و چيزهايى كه نپسنديدند به سليقه خود از دين حذف كردند. و شايد حق همان بود كه حذف كردند. ۱

16. «فَلا يَصُدَّنَّكَ عَنْها مَنْ لا يُؤمِنُ بِها وَ اتَّبَعَ هَواهُ فَتَرْدى» .

روض الجنان: قوله: «فَلا يَصُدَّنَّكَ عَنْها» ، اين نهى است موسى را عليه السلام و مراد جمله مكلّفان. و نهى، مغايبه است، يعنى نبايد تا تو را منع كنند. وصدّ، منع باشد از خير، ... آن كس كه ايمان ندارد به آن، يعنى نبايد كه كافران تو را باز دارند از ايمان به قيامت وبيان او كردن و اعمالى كه تو را در قيامت سود دارد... . ۲
2130. علامه شعرانى: بايد دانست كه در تورات فعلى كه در دست يهود است نه ذكر قيامت است و نه يادى از بهشت وجهنم و به مقتضاى آيات قرآن ايمان به معاد از وحى موسى عليه السلاموجزء دين او بود و خداوند او را از ترك بيان نهى فرمود. پس موسى عليه السلام بيان معاد كرد اما به تدريج از دين آنان خارج و فراموش شد، چون فقه براى كاهنان سود دنيوى بسيار داشت و همه اقبال به دانستن آن مى كردند و طالب فقه بيشتر بودند و نسخ آن فراوان تر و باقى ماند و همچنين ذكر قصص و تواريخ براى گرم كردن مجالس مرغوب بود و تورات فعلى مجموعه از فقه وتاريخ است كه بنى اسرائيل خود فراهم كردند نه موسى عليه السلام و نوشته اصلى آن حضرت در دست نيست. اما اسلام، ذكر معارف و معاد در قرآن و احاديث بسيار است چنان كه كمتر از يك عشر آيات قرآن در فقه مى باشد، بيم آن نمى رود كه اصول دين منسوخ و فراموش شود با وجود قرآن. ۳

18. «قالَ هِيَ عَصايَ أَتَوَكَّؤا عَلَيْها وَ أَهُشُّ بِها عَلى غَنَمِي وَ لِيَ فِيها مَارِبُ أُخْرى» .

روض الجنان: عبداللهِ عبّاس گفت: موسى عليه السلام زاد و متاع خود بر عصا نهادى و از او

1.روح الجنان، ج ۷، ص ۴۴۸.

2.روض الجنان، ج ۱۳، ص ۱۳۶.

3.روح الجنان، ج ۷، ص ۴۵۰.


تفسير نورٌ علي نور ج2
922

هر دو، و باقى قرّاء به تفخيم** هر دو. ۱
2126. علامه شعرانى: * يعنى طا را به الف خواند بى اماله. ۲
2127. ** تفخيم ترك اماله است. ۳
روض الجنان: ... و گفتند: «طا» طرب اهل بهشت است، و «ها» هوان اهل دوزخ. و گفتند: «طا» در حساب جُمَّل نُه باشد، و «ها» پنج، پندارى گفت: اى ماه شب چهارده. ۴
2128. علامه شعرانى: اين گونه لطايف از اهل ذوق بعيد نيست اما آن را از تفسير نتوان شمرد و نظير آنكه شبسترى گفت:

زاحمد تا احد يك ميم فرق استجهانى اندر اين يك ميم غرقست
نكته اى است ذوقى نه لغوى در فرق ميان احمد و احد. ۵

6 . «لَهُ ما فِى السَّمواتِ وَ ما فِى الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما وَ ما تَحْتَ الثَّرى» .

روض الجنان: عبداللهِ عبّاس گفت: زمين بر پشت ماهى است، و ماهى بر روى آب است، و طرفى ماهى كه سرو دنبال اوست در زير عرش ملتقى اند به هم آمده. و زير دريا سنگى سبز هست كه سبزى آسمان از اوست، و آن سنگ آن است كه خداى تعالى در سورت لقمان گفت: «فَتَكُنْ فِي صَخْرَةٍ... » ، ۶ و آن سنگ بر سُرُوى گاوى است و پايهاى گاو برثرى نهاده است، وزير ثَرى كس نداند تا چيست مگر خداى تعالى. و آن گاو دهن باز كرده است چون درياها همه يكى شود در شكم آن گاو شود و درياها خشك شود. ۷
2129. علامه شعرانى: اين سخنان را نه براى آن نقل مى كنند كه خود بدان معتقدند يا خواننده را بدان معتقد سازند بلكه تا كتاب از اقوال مشهوره خالى نباشد و رسم علماى اسلام است در هر علم از توحيد و فقه و اصول و تفسير و حديث اقوال باطل

1.روض الجنان، ج ۱۳، ص ۱۲۸.

2.روح الجنان، ج ۷، ص ۴۴۵.

3.روض الجنان، ج ۱۳، ص ۱۲۹.

4.روح الجنان، ج ۷، ص ۴۴۵. گلشن راز، ص ۱۲۳ و رك: ص ۶۷.

5.لقمان (۳۱): ۱۶.

6.روض الجنان، ج ۱۳، ص ۱۳۱.

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 139375
صفحه از 1440
پرینت  ارسال به