927
تفسير نورٌ علي نور ج2

چون وقتى بينيم عمل چيزى بيش از اندازه فكر اوست دانيم خلقش به تدبير حكيمى است دانا. مرغ را هدايت كرد به تخم نهادن و آن را در زير پر گرفتن تا جوجه درآيد و محبت جوجگان در دلش افكند تا آنها را بپرورد و غمخوارى كند و از آفت محفوظ دارد وديگر حيوانات همچنين و زنبور عسل را الهام داد به خانه ساختن و عسل نهادن. بالجمله همه موجودات را به مصالح خود هدايت فرمود. ۱

56 . «وَ لَقَدْ أَرَيْناهُ آياتِنا كُلَّها فَكَذَّبَ وَ أَبى» .

روض الجنان: «فَكَذَّبَ وَ أَبى» ؛ به دروغ داشت و ابا كرد و سرباز زد و امتناع كرد از قبول حق. و مراد به آيات آن دلالات و معجزات نه گانه است كه گفت: «وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسى تِسْعَ آياتٍ بَيِّناتٍ...» ، ۲ مِنها: اَلْيَدُ وَالعَصا، آنچه وقت را، به روز اوّل نمود: دست سپيد بود و عصا كه ثعبان گشت. ۳
2139. علامه شعرانى: وقت را يعنى على العجالة؛ چون روز اول معجزه عصا و يد بيضا نمود مقدمةً، تا پس از آن معجزات ديگر نمايد. ۴

62. «فَتَنازَعُوا أَمْرَهُمْ بَيْنَهُمْ وَ أَسَرُّوا النَّجْوى» .

روض الجنان: ... «وَ أَسَرُّوا النَّجْوى» ؛ و راز گفتن گرفتند با يكدگر پنهان.
عبدالله مسعود خواند: وَاَسَرُّوا النَّجْوى اَنْ هذانِ، به فتح همزه و تخفيف ساحران، و «قالُوا» نخواند بر آنكه در محلّ مفعول «اَسَرُّوا» باشد، بَدَلاً مِنَ النّجوى. ۵
2140. علامه شعرانى: يعنى «أن» مفتوحه خواند بر آنكه به تأويل مصدر رود و مفعول «اسرّوا» باشد. ۶

1.روح الجنان، ج ۷، ص ۴۶۵.

2.بنى اسرائيل (۱۷): ۱۰۱.

3.روض الجنان، ج ۱۳، ص ۱۵۸.

4.روح الجنان، ج ۷، ص ۴۶۸.

5.روض الجنان، ج ۱۳، ص ۱۶۰.

6.روح الجنان، ج ۷، ص ۴۶۹.


تفسير نورٌ علي نور ج2
926

بدان قدر بيايى. ۱
2136. علامه شعرانى: يعنى اندازه كرده. ۲

49ـ50 . «قالَ فَمَنْ رَبُّكُما يا مُوسى * قالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى» .

روض الجنان: «قالَ فَمَنْ رَبُّكُما يا مُوسى» ، در كلام حذفى و اختصارى هست، و تقدير آن است كه: فأَتياهُ فقالا لَهُ ذلكَ فَقالَ لَهُما مَنْ رَبُّكُما يا مُوسى، ايشان به نزديك فرعون آمدند و رسالت و پيغام خداى بگزاردند، فرعون ايشان را گفت: خداى شما كيست اى موسى؟ اين خطاب با موسى كرد براى آنكه با او انبساط داشت. موسى گفت: خداى ما آن است كه هر چيزى بداد خلقش را. ۳
2137. علامه شعرانى: «الَّذِي أَعْطى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ» دليلى كه مردم را از راه عقل به تصديق و ايمان به وجود خداوند رهبرى كرد همانا نظر در خلق واندازه و مراعات مصالح مخلوقات بود كه آفريننده جهان حوايج هر چيز را دانست؛ مثلاً انسان را از اعضا وجوارح و رگ و عصب و پوست و گوشت و همه چيز به اندازه لازم كه اگر گنجايش معده بيش از اين بود كه هست يا كمتر و طول روده ها و گشادى رگها غير از اين اندازه بود الى غير ذلك همه بر خلاف مصلحت بود و موجب امراض بسيار. و چون هر چيز خلقش به اندازه است دانستيم آفريننده آن حكيم است. ۴
روض الجنان: ... «ثُمَّ هَدى» ، اَىْ هَداهُم؛ آنگه هدايت داد ايشان را از بيان و الطاف و تسهيل و تيسير. ۵
2138. علامه شعرانى: اين نيز از ادله واضحى است كه بشر را به خداوند هدايت كرد؛

1.روض الجنان، ج ۱۳، ص ۱۵۱.

2.روح الجنان، ج ۷، ص ۴۶۲.

3.روض الجنان، ج ۱۳، ص ۱۵۴.

4.روح الجنان، ج ۷، ص ۴۶۵.

5.روض الجنان، ج ۱۳، ص ۱۵۵.

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 126535
صفحه از 1440
پرینت  ارسال به