و در كلامى دگر گيرد. ۱
2160. علامه شعرانى: يعنى شروع كند. ۲
21. «أَمِ اتَّخَذُوا آلِهَةً مِنَ الْأَرْضِ هُمْ يُنْشِرُونَ» .
روض الجنان: «اَمِ اتَّخذُوا» ، «اَمْ» به معنى بل است اينجا، يعنى آن كلام رفت از آن اضراب كرد و در حديث كافران گرفت كه ايشان خدايانى گرفته اند از زمين، و «مِنْ» تبيين راست، يعنى از سنگ و چوب و چيزهايى كه از معادن باشد از زر و آهن. آنگه به لفظ استفهام بر سبيل تقريع گفت: «هُمْ يُنْشِرُونَ» ، احياى موتى ايشان مى كنند و مردگان را ايشان زنده مى كنند، يقال: نَشَرَ اللّهُ المَوتى نشراً فَنَشَروا هُمْ نُشُورًا. ۳
2161. علامه شعرانى: «هم» در اينجا تأكيد ضمير متصل است «واو» در «نشروا». ۴
22. «لَوْ كانَ فِيهِما آلِهَةٌ إِلاَّ اللّهُ لَفَسَدَتا فَسُبْحانَ اللّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمّا يَصِفُونَ» .
روض الجنان: «فَسُبْحانَ اللّهِ رَبِّ الْعَرْشِ» ؛ منزّه است خداى (جلّ جلاله) كه خداوند عرش است. «عَمّا يَصِفُونَ» ؛ از آن وصف كه ايشان مى كنند او را، به آنكه در عبادت شريك دارد. ۵
2162. علامه شعرانى: آيه «لايسئل» را به وضوحش واگذاشته. ۶
30. «أَ وَ لَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمواتِ وَ الْأَرْضَ كانَتا رَتْقاً فَفَتَقْناهُما وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَ فَلا يُؤمِنُونَ» .
روض الجنان: «أَ وَ لَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا» ؛ نمى بينند اين كافران، يعنى نمى دانند كه آسمان
1.روض الجنان، ج ۱۳، ص ۲۰۷.
2.روح الجنان، ج ۸ ، ص ۶.
3.روض الجنان، ج ۱۳، ص ۲۱۴.
4.روح الجنان، ج ۸ ، ص ۱۱.
5.روض الجنان، ج ۱۳، ص ۲۱۵.
6.روح الجنان، ج ۸ ، ص ۱۱.