31. «وَ جَعَلْنا فِي الْأَرْضِ رَواسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِهِمْ وَ جَعَلْنا فِيها فِجاجاً سُبُلاً لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ * وَ جَعَلْنَا السَّماءَ سَقْفاً مَحْفُوظاً...» .
روض الجنان:... در خبر است كه: اوّل خداى تعالى زمين آفريد مى جنبيد همچنان كه كشتى بر سر آب. حق تعالى آن را مؤتّد كرد و دوخته گردانيد به كوهها، چنان كه گفت: «وَ الْجِبالَ أَوْتاداً» *، ۱ و زمين را مسخّر ايشان كرد تا در سهل و جبل بر او راه مى كنند و به طلب معاش و روزى سفرها مى كنند.
«وَ جَعَلْنَا السَّماءَ سَقْفاً مَحْفُوظاً» ؛ و ما آسمان را سقفى كرديم نگاه داشته**. ۲
2166. علامه شعرانى: * و ما شرح اين معنى در جاى ديگر نوشته ايم كه مراد از زمين قطعات خشكى است كه ربع مسكون گويند و از ميان آب اقيانوس ها و درياها برجسته و بيرون آمده و سبب استقرار آن سنگها و كوههاى سنگين است كه آن را با هسته مركزى متصل كرده است. ۳
2167. ** جماعتى به طريق فقها به ظاهر و متبادر اللفظ تمسك مى كنند و «سقفاً محفوظاً» را به معنى جسم مادى جامد، نظير سقف خانه مى شمارند. و صحيح آن است كه جز در مسائل عملى به ظاهر الفاظ تمسك نمى توان كرد و آسمان بعدى لطيف است در غايت لطافت كه آن را «اثير» گويند. نظير فضاى خلأ كه عوام تصور مى كند. ۴
33. «وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ» .
روض الجنان: ... معنى «يَسْبَحُون» ابن جُريج گفت: يعنى مى روند. عبداللهِ عبّاس گفت: مى گردند به خير و شرّ و شدّت و رخاء، و براى آن به كنايت عقلا از او خبر داد