947
تفسير نورٌ علي نور ج2

وجهى نيست، و انّما در كتابت يك «نون» نوشتند،* كراهَةَ الجَمْع بيْن المِثلَيْنِ فى الخطّ، و براى آنكه «نون» با «جيم» پنهان نشود، چه «جيم» با حرفهاى فم است، و ظنّ آنان كه پنداشتند «نون» در «جيم» ادغام كرده اند خطاست، براى آنكه نون با «جيم» هيچ نسبت ندارد.** و بعضى دگر گفتند: اين فعل ماضى است مجهول على فعّلَ، كانّه قال: نجّى المؤمنين؛ برهانيدند مؤمنان را، آنگه مؤمنون بايست به رفع، لاسْنادِ الفعل اليه، عذر خواستند از اين و گفتند: فعل مسند است با مصدر مضمر كأنّه قال: نجّى النّجاءُ المؤمنين، و مؤمنين مفعول دوم باشد، و مثله، ضُرِبَ زَيْداً، على تقدير: ضُرِبَ الضَّربُ زيداً. ۱ ***
2181. علامه شعرانى: * در مصاحف «نجى» به يك «نون» نوشته شده است به اتفاق و قرآنهاى صحيح كه در كتابت متابعت كامل از رسم الخط اول كردند هم اكنون به يك نون است، و بعضى براى رفع اشتباه از قاريان مخالفت كتابت اصلى كرده دو «نون» آوردند و حفظ قرائت ملفوظ را واجب تر از حفظ رسم الخط شمردند مانند قرآن مشهور حافظ عثمان و بعضى اصل كلمه را به يك نون نوشتند و يك نون ساكن جدا بالاى آن نوشتند بدين صورت «نــجى». و اين عمل بهتر است كه هم رسم الخط اصلى محفوظ ماند و هم قاريان به اشتباه نيفتند. ۲
2182. ** و صحيح آن است كه عاصم اخفاء نون در جيم كرده و گاهى اخفا را ادغام گويند، چنان كه در الكتاب سيبويه آمده است. ۳
2183. *** «نجى النجاء» يعنى خلاص و نجاتى واقع شد مؤمنين را. و«ضرب الضرب زيداً» يعنى ضربتى زده شد زيد را. ۴
ن

1.روض الجنان، ج ۱۳، ص ۲۷۷.

2.روح الجنان، ج ۸ ، ص ۵۵ .

3.روح الجنان، ج ۸ ، ص ۵۶ .


تفسير نورٌ علي نور ج2
946

خلاف كردند، عبداللهِ عمر گفت از رسول عليه السلام حديثى شنيدم كه: اگر يك بار يا دو بار شنيدمى نگفتمى، جز آنكه هفت بار شنيدم اين حديث از او كه گفت: در بنى اسرائيل مردى بود نام او ذُوالكفل، مردى فاسق بود. يك روز زنى را شصت دينار داد و او را پيش خود برد. چون خواست كه با او خلوت كند او را يافت كه مى لرزيد، گفت: چه بوده است تورا؟ گفت: من هرگز اين كار نكرده ام. گفت: پس چرا آمدى اينجا؟ گفت: ضرورت حاجت مرا حمل كرد بر اين. مرد گفت: برو كه تو را مسلّم كردم و زر به تو دادم و توبه كردم با خداى كه هرگز نيز هيچ معصيت نكنم. آن شب او را وفات رسيد. بر در سراى او نوشته يافتند كه: خداى ذُوالكفل را بيامرزيد. ۱
2179. علامه شعرانى: چون به اتفاق مسلمانان قول رسول صلى الله عليه و آله حجت است هر چند يك بار بگويد. و عبداللهِ عمر گويد اگر يك بار يا دو بار شنيده بودم نمى گفتم چون احتمال مى داد در يكى دوبار خودش اشتباه كرده باشد و درست به خاطرش نمانده باشد، اما چون هفت بار شنيده يقين دارد كه اشتباه نكرده است. ۲
روض الجنان: تا وقت نماز ديگر روزگار او ببرد. ۳
ن
2180. علامه شعرانى: يعنى وقت او تلف كرد. ۴
ن

88 . «فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنجِي الْمُؤمِنِينَ» .

روض الجنان: امّا قوله: «وَ كَذلِكَ نُــجِى الْمُؤمِنِينَ» ؛ قُرّاء در او خلاف كردند، عامّه قرّاء خواندند: به دو «نون» دوم از او ساكن، من الانجاء يقال: اَنْجاهُ يُنجيه اِنْجاءً، و ابن عامر و ابوبكر عن عاصم خواندند: به يك «نون» و تشديد «جيم».
آنگه در وجه آن نحويان خلاف كردند، قرّاء و زجّاج گفتند: لحن است و آن را

1.روض الجنان، ج ۱۳، ص ۲۶۷ ـ ۲۶۸.

2.روح الجنان، ج ۸ ، ص ۴۸.

3.روض الجنان، ج ۱۳، ص ۲۶۹.

4.روح الجنان، ج ۸ ، ص ۴۹.

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 138037
صفحه از 1440
پرینت  ارسال به