961
تفسير نورٌ علي نور ج2

36. « ... فَاذْكُرُوا اسْمَ اللّهِ عَلَيْها صَوافَّ فَإِذا وَجَبَتْ جُنُوبُها فَكُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْقانِعَ وَ الْمُعْتَرَّ...» .

روض الجنان: عائط. ۱
2207. علامه شعرانى: «عائط» به عين مهمله، ناقه است كه در سال اول باردار نشود. ۲
روض الجنان:... وگفتند: چون شتر را بخواستندى كشتن، يك دست او با بغل بستندى تا او بر سه پاى قوايم بايستادى، و به نزديك ما دستهاى او با بغل بايد بستن با بر دو پاى بايستد. ۳
2208. علامه شعرانى: آنچه از روايات و اقوال فقها معلوم مى گردد آن است كه هنگام نحر دو دست شتر را به يكديگر بايد بست كه نتواند فرار كند و دو دست را از هم جدا گرداند و يك دست را پيش گذارد و يكى را پس. بنابراين، شتر بايد ايستاده باشد بر دوپاى آزاد و دو دست به هم پيوسته و بسته و ايستادن حيوان بدين طريق آسان تر است از آنكه يك دست آن را از زانو خم كرده تا بغل ببندند و برسه پا ايستاده باشد. اما از عبارت كتاب غير اين فهميده مى شود والبته ايستادن بر دوپاى با هر دو دست بسته تا بغل ممكن نيست. ۴
روض الجنان: «فَإِذا وَجَبَتْ جُنُوبُها» ؛ چون بر پهلو افتد، و الوجوب السقوط و الوقوع، يُقال: وَجب الحايط وُجوباَ، وَوَجبَت الشَّمس اذا غربت وجوباً، و وجب البَيع اِذا وَقع، و وجب القلب و جيباً اِذَا اضْطَرَبَ. والواجبُ، الواقع... . و فعل را اضافت كرد با جُنُوب لتحقيق الاضافة. ۵
2209. علامه شعرانى: يعنى نسبت به فعل حقيقى است نه مجازى، چون گويند

1.روض الجنان، ج ۱۳، ص ۳۲۸.

2.روح الجنان، ج ۸ ، ص ۹۵.

3.روض الجنان، ج ۱۳، ص ۳۲۸ ـ ۳۲۹.

4.روض الجنان، ج ۱۳، ص ۳۲۹.


تفسير نورٌ علي نور ج2
960

روى زرد شده و اثر رنج سفر بر او پيدا، عصايى به دست گرفته طواف مى كرد، بر آن عصا اعتماد كرده از ضعف. بَرِ او رفتم و او را مى پرسيدم، مرا گفت: تو از كجايى؟ گفتم: از خراسان، گفت: خراسان كجا باشد، كه نشنيده بود، گفتم: از بلاد مشرق است، گفت: از آنجا تا اينجا به چند گاه آيى؟ گفتم: دو ماهه يا سه ماهه راه است، گفت: پس دانم هر سال تو به زيارت اين خانه آيى كه شما همسايه اين خانه اى. من گفتم: از خانه تو تا اينجا چند باشد؟ گفت: پنج ساله راه است كه من از خانه بيامدم. ۱
2205. علامه شعرانى: كسانى كه از اندلس به مكه مى آمدند يا از مراكش مانند ابن بطوطه و ابن جبير، يا از اقصاى چين و جزاير زير باد يعنى اقيانوسيه، در سال اول به مكه نمى رسيدند وگاه مجبور مى شدند در بعض كشورها براى ناامنى يا شدت سرما مدتى درنگ كنند و بعيد نبود سفر آنها پنج سال طول بكشد. ۲

28. «لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ وَ يَذْكُرُوا اسْمَ اللّهِ فِي أَيّامٍ مَعْلُوماتٍ عَلى ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعامِ فَكُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقِيرَ» .

روض الجنان: «وَ يَذْكُرُوا اسْمَ اللّهِ فِي أَيّامٍ مَعْلُوماتٍ» و تا ذكر خداى كنند در ايّام معلوم، يعنى عشر ذى الحجّه... . «فَكُلُوا مِنْها» ؛ بخورى از آن. مجاهد و عطا گفتند: خداى تعالى امر كرد ما را كه از هَدْى بخوريم جز كه اين امر مندوب است، واجب نيست، و مذهب ما هم چنين است. و اصحاب ظاهر گفتند: واجب است. ۳
2206. علامه شعرانى: اصحاب ظاهر، پيروان داود ظاهرى اند كه در ميان اهل سنت نظير اخباريان مايند. يا مراد همه اهل ظاهرند كه به قرائن عقلى و اقوال علما و اجماع آنان اعتماد ندارند و ظاهر لفظ را هرچه باشد متابعت مى كنند. ۴

1.روض الجنان، ج ۱۳، ص ۳۲۰.

2.روح الجنان، ج ۸ ، ص ۸۹ .

3.روض الجنان، ج ۱۳، ص ۳۲۱.

4.روح الجنان، ج ۸ ، ص ۹۰.

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 139556
صفحه از 1440
پرینت  ارسال به