بيان از وقت عمل جايز نيست و حكيم را قبيح است از مردم عملى بخواهد و آن را به لفظى ادا كند كه معنايى از آن مفهوم گردد وخودش غيرِ آن معنى را خواسته باشد و نگويد تا مكلف عمل را بر طبق فهم خود انجام دهد نه موافق خواسته خداوند، آن گاه او را عذاب كند. اما در غير عمل، مانند پنجاه هزار سال بودن قيامت، اگر خداوند معنايى اراده كند و مردم به جهت غفلت از قرائن يا علل ديگر حقيقتِ مرادِ آن را در نيابند و به اجمال صحت آن را معتقد باشند به هر معنى كه خداوند اراده كرده است خلاف عدل و حكمت نيست. ۱
52 . «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِيٍّ إِلاّ إِذا تَمَنّى أَلْقَى الشَّيْطانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنْسَخُ اللّهُ ما يُلْقِي الشَّيْطانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللّهُ آياتِهِ وَ اللّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ» .
روض الجنان: قوله: «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِيٍّ» ، جماعتى مفسّران گفتند: سبب نزول آيت آن بود كه: رسول عليه السلامچون نفرت قوم خود ديد از او و آنكه هر چه روز بود از قبول قول او دورتر بودند، تمنّا كرد* در دل كه: چه بودى كه خداى تعالى آياتى فرستادى بر من كه به دل ايشان خوش آمدى، بودى كه به ايمان نزديك شدندى. و اين از سر حرص گفت بر ايمان ايشان، خداى تعالى در سورة والنّجم فرو فرستاد به رسول عليه السلام آن روز در مجمعى بود ـ غاصّ بأهلش ـ** از مسلمانان و مشركان، و رسول اين سورت بر ايشان مى خواند، چون به آنجا رسيد كه خداى مى گويد: «أَ فَرَأَيْتُمُ اللاّتَ وَ الْعُزّى * وَ مَناةَ الثّالِثَةَ الْأُخْرى» ، ۲ شيطان بر زبان او القا كرد از آنچه در دل مستحكم شده بود: تلكَ الغَرانيقُ العُلى و انَّ شَفاعَتَهُنَّ لَتُرَتجى...، چون قريش اين بشنيدند، شادمانه شدند و گفتند: محمّد خدايان ما را ستود و مدح كرد... و مشركان اين سخن در گفت گرفتند و مى گفتند و يكديگر را بشارت مى دادند كه: محمّد خدايان ما