شما آفريد تا به آن زنده شدى «ثُمَّ يُمِيتُكُمْ» ؛ پس بميراند شما را در دنيا «ثُمَّ يُحْيِيكُمْ» ؛ پس زنده كند شما را به قيامت. ۱
2225. علامه شعرانى: حيات از خواص ماده و مزاج نيست، بلكه ضد آن است چنان كه در حكمت ثابت شده و مشهود است نفس حافظ و جامع مزاج است؛ اگر جان نباشد بدن حيوان به دو روز متلاشى گردد و حفظ تركيب خود نتواند كرد، و گاه اراده نفس بر خلاف طبيعت بدن آن را حركت مى دهد. پس نفس از عالم ديگرى است غير عالم ماده و عنصر، و خداوند به وجود حيات بر قدرت خويش استدلال فرموده است، و چون حيات مبدأ ديگرى دارد غير جسم، آن مبدأ كه علت حيات است وعين حيات است جسمانى نخواهد بود. ۲
71. «وَ يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللّهِ ما لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطاناً وَ ما لَيْسَ لَهُمْ بِهِ عِلْمٌ وَ ما لِلظّالِمِينَ مِنْ نَصِيرٍ» .
روض الجنان: «وَ يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللّهِ» ، آنگه حكايت فعل ايشان كرد، گفت: «وَ يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللّهِ» . و مى پرستند بدون خداى تعالى اصنامى و اوثانى را كه خداى به آن حجّت فرو نفرستاد و ايشان را به آن علمى نيست، براى آنكه چون دعوى را بر او حجّت نباشد ايجاب علم نكند. ۳
2226. علامه شعرانى: گفته اند «ذوات الأسباب لاتعرف إلاّ بأسبابها»؛ هر چه علت دارد تا علتش معلوم نگردد او خود معلوم نگردد. چون هر علم يا بديهى است يا نظرى، وچون دعوى بت پرستان بديهى نيست بايد مانند ساير نظريات به دليل شناخته شود. ۴
1.روض الجنان، ج ۱۳، ص ۳۵۷.
2.روح الجنان، ج ۸ ، ص ۱۱۷.
3.روض الجنان، ج ۱۳، ص ۳۵۸ ـ ۳۵۹.
4.روح الجنان، ج ۸ ، ص ۱۱۸.