975
تفسير نورٌ علي نور ج2

كنند و بر انگيزند*.
«وَ لَقَدْ خَلَقْنا فَوْقَكُمْ سَبْعَ طَرائِقَ» و ما بيافريديم بالاى شما هفت راه، يعنى هفت آسمان و براى آن آسمان را طريقه خواند كه بعضى بر بالاى بعضى نهاده است** و عرب هر چيزى را كه بر بالاى چيزى باشد آن را طريقه خوانند. ۱
2233. علامه شعرانى: * مرده شدن و زنده گشتن در قيامت دنباله همان تكميل تدريجى خاك است كه آن را به جايى رسانيد كه مجرد شد و در عالم عقول در آمد. ۲
2234. ** اين شبهه و جواب در اين عهد وارد نيست؛ چون آسمانها همان مدار و طريق سياراتند نه جسم جامد ثقيل عنصرى. حتى قدما نيز آن را در منتهاى لطافت مى دانستند كه تراكم اين همه طبقات مانع رؤيت نيست و اگر لطيف ترين جسم جامد عنصرى را كه ما مى شناسيم به اين مسافت روى هم انباشته كنيم مانع ديدن كواكب خواهد بود. بلورى كه دو سانتيمتر قطر دارد مانع رؤيت است هر چه شفاف باشد. و اينكه در بعض كتب آورده اند آسمانها هر يك از فلزى يا گوهرى معروف است مانند طلا و نقره و زبرجد نه از امام روايت شده و نه حكماى قديم بدان معتقد بودند و نه معقول است كسى بدان معتقد باشد. ۳

37. «إِنْ هِيَ إِلاّ حَياتُنَا الدُّنْيا نَمُوتُ وَ نَحْيا وَ ما نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ» .

روض الجنان: «إِنْ هِيَ إِلاّ حَياتُنَا الدُّنْيا» ، گفتند: هيچ حيات ديگر نيست الاّ اين حيات كه ما مى بينيم در دنيا. «نَمُوتُ وَ نَحْيا» ؛ زنده مى باشيم مدّتى و آنگه مرگ به ما مى رسد و مبعوث و برانگيخته و زنده كرده نخواهيم بودن. ۴
2235. علامه شعرانى: اين قول مادى و طبيعى است كه به عصر ما فراوانند. ۵

1.تاريخ الطبري : ج۴ ص۴۷۷ ـ ۴۸۶ .

2.روض الجنان، ج ۱۴، ص ۱۳.

3.روح الجنان، ج ۸ ، ص ۱۳۰.

4.روض الجنان، ج ۱۴، ص ۲۵.

5.روح الجنان، ج ۸ ، ص ۱۳۸.


تفسير نورٌ علي نور ج2
974

چهارماه تمام شود حيات در او آفرينند بيست روز ديگر تمامى چهارماه. ۱
2231. علامه شعرانى: چهار ماه، صد و بيست روز است كه شش بيست مى شود و آنچه مؤلف ذكر كرده 80 روز است كه چهار بيست مى شود وشايد باقى آن در تقدير و نيت بوده و براى وضوح ذكر نفرموده ياكاتبان در نسخه سقطى كرده اند. و به حسب قاعده بايد بيست روز نطفه، بيست روز علقه، بيست روز مضغه، بيست روز عظام، بيست روز لحم و بيست روز پس از آن روح در او دمد. و روايتى كه دلالت بر شماره اين روزها مى كند ضعيف است و ما شرح آن را در حاشيه وافى نوشته ايم. و درست آن است كه بگوييم مقصود خداوند تدريج خلقت است انسان را از خاك تا مقام فرشتگان، و نظر به مدت و ايام نيست. ۲
روض الجنان: «فَتَبارَكَ اللّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِينَ» ، اشتقاق «تَبارَكَ» از بركت باشد و اصل او مِنْ بُرُوكِ البَعْيرِ، و معنى راجع به اثبات و بقا. و قوله «أَحْسَنُ الْخالِقِينَ» ، دليل است بر بطلان قول آنان كه گفتند: لا خالِقَ الاّ اللّهُ، براى آنكه خداى تعالى خالِقينَ به جمع گفت، اثبات كرد خالقانى جز او. اگر لا خالِقَ اِلاّ اللّهُ روا بودى كَقَولنا: لا اِلَهَ اِلاّ اللّهُ بايستى، كه اگر گفتندى: فَتَبارَكَ اللّهُ اَحْسَنُ الالِهَة روا بودى، و اجماع است كه اين كفر است. ۳
2232. علامه شعرانى: در زبان عامه به زمان ما خلق كردن به معنى آفريدن يعنى از عدم به وجود آوردن جواهر است و بدين معنى جز بر خداوند صحيح نيست چون لامؤثّر في الوجود إلاّ الله. ۴

16ـ17. «ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ تُبْعَثُونَ * وَ لَقَدْ خَلَقْنا فَوْقَكُمْ سَبْعَ طَرائِقَ وَ ما كُنّا عَنِ الْخَلْقِ غافِلِينَ» .

روض الجنان: «ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ تُبْعَثُونَ» ؛ پس شما را روز قيامت زنده

1.روح الجنان، ج ۸ ، ص ۱۲۸.

2.روض الجنان، ج ۱۴، ص ۱۰ ـ ۱۱.

3.روض الجنان، ج ۱۴، ص ۱۲.

4.روح الجنان، ج ۸ ، ص ۱۲۹.

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 138522
صفحه از 1440
پرینت  ارسال به