سرپوش نهند نرويد. و هر مردمى كه در اختيار ستمكاران باشند و استقلال در اراده فردى نداشته باشند برخلاف طبيعت انسانيت، البته فوايد وجود انسانى كه ترقى علم واخلاق و صنعت و هنر باشد بر او مترتّب نشود. از اين جهت، همه گونه ترقى در امتهايى است كه از استبداد ظلمه مصون باشند. ۱
70. «أَمْ يَقُولُونَ بِهِ جِنَّةٌ بَلْ جاءَهُمْ بِالْحَقِّ وَ أَكْثَرُهُمْ لِلْحَقِّ كارِهُونَ» .
روض الجنان: «أَمْ يَقُولُونَ بِهِ جِنَّةٌ» ؛ يا مى گويند كه او ديوانه است، و به او علّت ديوانگى است. «بَلْ جاءَهُمْ بِالْحَقِّ» ؛ آن نيست كه ايشان گفتند تا اين پيغامبر حق آورد با ايشان، ولكن بيشترينه ايشان حق را كاره اند. ۲
2241. علامه شعرانى: دليل بر آن است كه او ديوانه نيست؛ چون كسى كه سخن حق و صحيح گويد مانند توحيد و معارف و اخلاق و اسرار اجتماعى و احكام موافق مصالح البته ديوانه نيست، ديوانه آن است كه فكر نامنظم دارد. ۳
74. «وَ إِنَّ الَّذِينَ لا يُؤمِنُونَ بِالاْخِرَةِ عَنِ الصِّراطِ لَناكِبُونَ» .
روض الجنان: «وَ إِنَّ الَّذِينَ لا يُؤمِنُونَ بِالاْخِرَةِ» ، و آنان كه به قيامت ايمان ندارند از اين صراط كه ره دين حق است برمى گردند. و «ناكب» عادل باشد. ۴
2242. علامه شعرانى: چنان كه در قرآن مكرر آمده است، شرط ايمان اقرار به عالم غيب است فى الجمله و آنكه موجودى غير محسوس قائل نباشد محال است به انبيا ايمان آورد، و دليل بطلان انبيا را همين قرار مى دهند كه آنان به عالم آخرت دعوت مى كنند «وَ أَقْسَمُوا بِاللّهِ جَهْدَ أَيْمانِهِمْ لا يَبْعَثُ اللّهُ مَنْ يَمُوتُ»۵ . و اگر وجود