روض الجنان: كمر بست. ۱
2259. علامه شعرانى: جاى بستن كمر. ۲
روض الجنان: و آن را كه بر او رجم واجب بود، و او بيمار بود، رجم كنند او را و انتظار نكنند تا بهتر شود چه غرض تلف اوست. و آن را كه حدّ بايد زدن و بيمار باشد، رها كنند تا بهتر شود آنگه حد زنند او را. و اگر مصلحت اقتضاى تقديم حدّ كند بر او حدّش بزنند على كلّ حال به صد شمش درهم بسته ـ چنان كه بيان كرديم. ۳
2260. علامه شعرانى: اين كلمه پيش از اين هم گذشت، ترجمه شمراخ است و به معنى شاخ درخت و در برهان شمشار به راء، شاخ درخت آورده اما شمش بدين معنى مذكور نيست. ۴
3. «الزّانِي لا يَنْكِحُ إِلاّ زانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَ الزّانِيَةُ لا يَنْكِحُها إِلاّ زانٍ أَوْ مُشْرِكٌ وَ حُرِّمَ ذلِكَ عَلَى الْمُؤمِنِينَ» .
روض الجنان: ... عكرمه گفت: آيت در زنانى آمد زنا كننده كه در مكّه و مدينه بودند، و بسيار بودند، و از مشاهير ايشان نه زن بود و صواحب رايات... . و قريبا بود كنيزك هلال بن اَنَس،* و خانه هاى ايشان را خرابات خواندندى در جاهليّت. ۵
2261. علامه شعرانى: اسامى اشخاص مطابق تفسير طبرى است. ۶
روض الجنان: بعضى دگر گفتند: مراد به نكاح نه عقد است، بل نكاح كنايت است از جماع. و به نزديك ما اين لفظ از الفاظ مشتركه است، حقيقت باشد در عقد و در جماع،
1.روض الجنان، ج ۱۴، ص ۷۹.
2.روح الجنان، ج ۸ ، ص ۱۷۶.
3.روض الجنان، ج ۱۴، ص ۸۰ .
4.روح الجنان، ج ۸ ، ص ۱۷۷. برهان قاطع، ص ۷۳۳.
5.روض الجنان، ج ۱۴، ص ۸۳ .
6.شرح نهج البلاغة : ج۱۴ ص۱۰ .