999
تفسير نورٌ علي نور ج2

مشكات دهن و زبان اوست، و درخت مبارك درخت وحى است. ۱
2291. علامه شعرانى: نزديك به اين تأويل ابوعلى بن سينا و حكماى ديگر كردند كه نور خدا علم است وتعقل در دل انسان كه به تدريج از استعداد صرف ترقى مى كند تا مقام عقل بالملكه و عقل بالفعل وبه قوه قدسيه مى رسد. «مشكوة» عقل هيولايى است و «زجاجه» عقل بالملكه و «مصباح» عقل مستفاد و «نُورٌ عَلى نُورٍ» عقل بالفعل و درخت زيتون فكر است كه ماده روشنايى است دورتر و «زيت» حدس است كه آن نيز مايه روشنى است و نزديك تر و «يَكادُ زَيْتُها يُضِيءُ» قوه قدسيه است و «نار» عقل فعال. والله العالم. ۲

36. «فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيها بِالْغُدُوِّ وَ الاْصالِ» .

روض الجنان: سهل بن سعد السّاعدى روايت كرد از رسول عليه السلام كه او گفت: هر كه بامداد و شبنگاه به مسجد شود اميد بر آن تا علمى آموزد از كسى، يا كسى را علمى در آموزد ثواب او ثواب مجاهدان باشد در سبيل خداى. ۳
2292. علامه شعرانى: در اينجا ميان آموختن و در آموختن فرق گذاشته است، اولى لازم و دوم متعدى. ۴

40. « ... ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ إِذا أَخْرَجَ يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَراها وَ مَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللّهُ لَهُ نُوراً فَما لَهُ مِنْ نُورٍ» .

روض الجنان: ... «لَمْ يَكَدْ يَراها» ، مُبرَّد گفت معنى آن است كه: لَمْ يَرَها الاّ بَعْدَ جَهْدٍ وَمَشَقَّةٍ، چنان كه يكى از ما گويد: ما كِدْتَ اَراكَ مِنَ الظُّلْمَهَ؛ بيم آن بود كه از تاريكى

1.روض الجنان، ج ۱۴، ص ۱۵۰.

2.روح الجنان، ج ۸ ، ص ۲۲۳.

3.روض الجنان، ج ۱۴، ص ۱۵۳؛ در چاپ مشهد «آموزد» ضبط شده است.

4.روح الجنان، ج ۸ ، ص ۲۲۵.


تفسير نورٌ علي نور ج2
998

2287. علامه شعرانى: يعنى فتيله. ۱
روض الجنان: «الزُّجاجَةُ كَأَنَّها كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ» ؛ آن آبگينه پندارى ستاره اى است در فشان... .
و قرّاء خلاف كردند در «درّى». ابن كثير و نافع و ابن عامر و حفص عن عاصم خواندند به كسرِ «دال» و به تشديد «يا»* على وجه النّسبَة الى الدّر... .
و آن آن است كه اين «دُرّوء» على فُعّول، مثل سُبُّوح و قدّوس. آنگه تتابع ضمّات مستثقل آمد ايشان را، «فا» را مكسور كردند، كما قالُوا: عتيّاً** و هُوَ فُعُول مِنْ عتوّت. ۲
2288. علامه شعرانى: * بر وزن سكين. ۳
2289. ** تشبيه در اصل تغيير ضمّه به كسره است نه در وزن يا عليه به جاى «عتيّا» صحيح است. ۴
روض الجنان: ... «سِراجاً مُنِيراً» و درخت مبارك كه اين سراج از او گرفتند، ابراهيم است عليه السلام و براى آنش مبارك خواند كه بيشتر انبيا از صُلب اواند. و شرقى و غربى نيست، يعنى جهود و ترسا نيست و لكن مسلمان است. و براى آن كنايت كرد از جهودى و ترسايى به شرقى و غربى كه ترسايان رو به مشرق كند و جهودان رو به مغرب. ۵
2290. علامه شعرانى: چنان كه در جاى ديگر هم گفته ايم معنى اين جمله بر ما ظاهر نشد كه چگونه ترسايان روى به مشرق كنند وجهودان به مغرب. ۶
روض الجنان: حسن بصرى و عبدالرّحمن بن زيد گفتند: معنى آن است كه، مثل ـ قرآن در دل مؤمن همچون چراغى است كه به روشنايى او منتفع شوند و از او چراغها افروزند بى آنكه در او نقصانى بود. مصباح قرآن است، و آبگينه دل مؤمن است، و

1.روح الجنان، ج ۸ ، ص ۲۱۹.

2.روض الجنان، ج ۱۴، ص ۱۴۵.

3.روح الجنان، ج ۸ ، ص ۲۲۰.

4.روض الجنان، ج ۱۴، ص ۱۴۹.

5.روح الجنان، ج ۸ ، ص ۲۲۲.

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 138096
صفحه از 1440
پرینت  ارسال به