مشكات دهن و زبان اوست، و درخت مبارك درخت وحى است. ۱
2291. علامه شعرانى: نزديك به اين تأويل ابوعلى بن سينا و حكماى ديگر كردند كه نور خدا علم است وتعقل در دل انسان كه به تدريج از استعداد صرف ترقى مى كند تا مقام عقل بالملكه و عقل بالفعل وبه قوه قدسيه مى رسد. «مشكوة» عقل هيولايى است و «زجاجه» عقل بالملكه و «مصباح» عقل مستفاد و «نُورٌ عَلى نُورٍ» عقل بالفعل و درخت زيتون فكر است كه ماده روشنايى است دورتر و «زيت» حدس است كه آن نيز مايه روشنى است و نزديك تر و «يَكادُ زَيْتُها يُضِيءُ» قوه قدسيه است و «نار» عقل فعال. والله العالم. ۲
36. «فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيها بِالْغُدُوِّ وَ الاْصالِ» .
روض الجنان: سهل بن سعد السّاعدى روايت كرد از رسول عليه السلام كه او گفت: هر كه بامداد و شبنگاه به مسجد شود اميد بر آن تا علمى آموزد از كسى، يا كسى را علمى در آموزد ثواب او ثواب مجاهدان باشد در سبيل خداى. ۳
2292. علامه شعرانى: در اينجا ميان آموختن و در آموختن فرق گذاشته است، اولى لازم و دوم متعدى. ۴
40. « ... ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ إِذا أَخْرَجَ يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَراها وَ مَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللّهُ لَهُ نُوراً فَما لَهُ مِنْ نُورٍ» .
روض الجنان: ... «لَمْ يَكَدْ يَراها» ، مُبرَّد گفت معنى آن است كه: لَمْ يَرَها الاّ بَعْدَ جَهْدٍ وَمَشَقَّةٍ، چنان كه يكى از ما گويد: ما كِدْتَ اَراكَ مِنَ الظُّلْمَهَ؛ بيم آن بود كه از تاريكى