123
تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1

بارى، همچنان كه فقيد سعيد علاّمه قزوينى در مجلّد پنجم تفسير ابوالفتوح، ۱ ذيل عنوان «خاتمة الطّبع»، آنجا كه درباره نسب مؤلّف بحث مى كند، خزاعى بودن شيخ و اينكه وى از بديليان است و جدّ اعلاى وى به بديل بن ورقاء مى رسد يا خير، چنين اظهار نظر مى نمايد:
و مخفى نماناد كه از اولاد بديل بن ورقاء خزاعى مذكور، عدّه كثيرى از خاندان هاى عربى الاصل، كه بعدها به طول اقامت در ايران و خلطه و آميزش با ايرانيان، به كلّى ايرانى و زبانشان فارسى شد، در قديم الايّام از جزيرة العرب به ايران مهاجرت كرده و در نقاط شمالى ايران در نواحى نيشابور و سبزوار و رى و غيره سكنا گزيده بوده اند و بسيارى از خاندان ها به اسم «بديليان» (نسبت به جدّ اعلاى ايشان بديل بن ورقاء مذكور) معروف بوده اند و سمعانى در كتاب الأنساب در نسبت «بديلى»، و ابوالحسن بيهقى در تاريخ بيهق در ضمن تعداد خاندانهاى قديم آن ناحيه، اسامى جمعى از معاريف بديليان را به دست داده اند و مؤلّف ما نحن فيه شيخ ابوالفتوح رازى و خاندان او، گرچه ايشان نيز از اولاد بديل بن ورقاء خزاعى بوده اند، ولى اين شعبه از اولاد بديل گويا به بديليان معروف نبوده اند؛ چه در هيچ يك از كتب رجال نسبت مزبور در حقّ مؤلّف يا يكى از اعضاى خانواده او به نظر نرسيد.
از كلّيه منابع و مآخذى كه از شيخ نام برده اند و در اين فصل نقل شده، چنين برمى آيد كه سلسله نسب ابوالفتوح به نافع بن بديل بن ورقاء خزاعى، كه از صحابه رسول اكرم صلى الله عليه و آله بوده، مى رسد؛ در حالى كه پدران شيخ از احمد، كه جدّ پنجم است به بالا، معلوم نيست. به علاوه در ميان آراء و عقايد كسانى كه ابوالفتوح را منسوب

1.ر.ك: مقدمه روض الجنان، ج ۱، ص ۲۲ ـ ۲۳.


تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1
122

باشد بى فائده. در او چند قول گفتند: يكى آنكه قبح صورت شيطان در دلها مقرّر است و در نفسها مصوّر تا عرب و عجم چيزى را كه زشت باشد به آن تشبيه كنند و به زبان ما شخص را كه زشت دارند، گويند: سَرِ او چون سرِ ديوان است و هر متنكّرى را....
اين نوع تعبيرات از ابوالفتوح تصريحات و تأييدات قطعى است بر اينكه وى فارسى الاصل است و رازى الاصل بوده؛ ولى نسب و نژاد عرب داشته است.

نسب ابوالفتوح

صاحبان تذاكر و كتب رجال، كه درباره ابوالفتوح تفصيلاً و يا ايجازاً مطالبى نوشته اند، همگى نسب شيخ را به خزاعى، يعنى طايفه خزاعه يا بنى خزاعه، رسانيدند كه از طوايف اعراب حجاز مى باشد و سلسله نسب ابوالفتوح به نافع بن بديل بن ورقاء خزاعى، كه از صحابه رسول اكرم صلى الله عليه و آله بوده، مى رسد. اگر چه سمعانى در كتاب انساب ذيل كلمه «بُدَيلى» و بيهقى در تاريخ بيهق، ضمن بيان تاريخ و احوال خاندانهاى قديم ناحيه بيهق (سبزوار)، از يك خاندان به نام «بُدَيليان»، كه در آن ناحيه بوده اند، سخن رانده و اسامى جمعى از مشاهير اين خاندان را ذكر كرده اند؛ ولى نامى از ابوالفتوح نياورده اند و با اينكه شيخ با مؤلّفان كتابهاى مذكور معاصر بوده و سمعانى و بيهقى هر دو به شهر رى آمده و مدّتى آنجا اقامت و با علماء و فضلاء و خاندانهاى علم و ادب حشر و نشر داشته اند، مع هذا از ذكر نام ابوالفتوح و خاندانش، كه بدون ترديد معروف و مشهور بوده اند، خوددارى كرده اند؛ گويى كه شيخ و خانواده او به بديليان معروف نبوده اند.
ابن الاثير در مقدّمه لباب الأنساب سمعانى تصريحاً اشاره مى كند كه مؤلّف اسامى بسيار اشخاص را حذف كرده است.

  • نام منبع :
    تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    زماني نژاد، علي اكبر
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 114892
صفحه از 504
پرینت  ارسال به