اين بهانه به عادت پدران خويش قبر آن سنّى صوفى را زيارت مى كردند؛ اگر چه از مردم آن ديار امثال اين كردار دور نيست؛ زيرا كه ايشان پنجاه ماه زياده از ديگران نسبت به حضرت شاه ولايت ناشايست و ناسزا گفته اند و در اين زمان كه مذهب شيعه به قدر قوّتى گرفته، ايشان همچنان مانند پدران چندان محبّتى به شاه مردان ندارند. (كتاب حديقة الشيعه، تهران، سنه 1260، ص 336).
7. از كتاب مجالس المؤمنين قاضى نوراللّه شوشترى (م 1019ه ). در مجلس پنجم در ترجمه احوال شيخ چنين مى نويسد:
قدوة ۱ المفسرين الشيخ ابوالفتوح الحسين بن على بن محمد بن احمد الخزاعى الرازى رحمه الله از اعلام علماى تفسير و كلام و عظماى ادباى انام است، از خاندان فضل و بزرگى و اولاد امجاد بُدَيل بن ورقاء الخزاعى كه از كبار صحابه و اكابر خزاعه بوده و سابقاً در مجلس طوائف مؤمنين و مجلس صحابه مخلصين شرح اخلاص بنى خزاعه خصوصاً عبداللّه و محمّد و عبدالرحمن پسران بديل مذكور و جان سپارى ايشان در حرب صفّين در ركاب حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام مسطور گشته. و جدّ او خواجه امام ابوسعيد، كه مصنّف كتاب موسوم به روضة الزهراء فى مناقب الزهراء است، از اعلام زمان خود بوده و عمّ او شيخ فاضل ابومحمد عبدالرحمن بن احمد بن الحسين النيشابورى رحمه الله از مشاهير روزگار است و بالجمله، مآثر فضل و مساعى جميله او در تفسير كتاب كريم و ابطال تأويلات سقيم مخالفان اثيم و تعسّفات نامستقيم مبتدعان رجيم، بر همگنان مخفى نيست. و از تفسير فارسى او ظاهر مى شود كه معاصر صاحب كشّاف بوده و بعضى از اشعار صاحب كشّاف به او رسيده، اما كشّاف به نظر او