شهاب الأخبار قضاعى، هر دو را در نزد مؤلّف آنها قرائت نموده بوده است. و علاوه بر آن، مؤلّفات كثيره عديده ديگر از علماى شيعه را، كه تراجم احوال ايشان در فهرست مزبور مذكور است، به توسّط صاحب ترجمه از مؤلّفين آنها روايت مى كند، و تولّد شيخ منتجب الدّين به تصريح عموم كتب رجال و به تصريح معاصر او امام الدّين عبدالكريم بن محمّد رافعى در كتاب التدوين فى اخبار قزوين، كه ترجمه حال مفصّل مبسوطى در كتاب مزبور مرقوم داشته، در سنه 504 بوده است. پس اگر سنّ منتجب الدّين را در حين تحملّ وى روايات كتب كثيره مذكوره را از ابوالفتوح رازى به اقلّ تقديرات در امثال اين موارد بيست ساله هم فرض كنيم، نتيجه ضرورى اين فقره اين مى شود كه استاد او ابوالفتوح رازى به نحو قدر متيقّن و به طور حتم و قطع در حدود 525 در حيات بوده است.
پس چنان كه ملاحظه مى شود، دو قضيّه از قضاياى راجع به تعيين عصر مؤلّف از روى قرائن خارجى مذكوره به نحو قطع و يقين و خارج از دايره شكّ و احتمال محقّق و محرز است: يكى آنكه ولادت او مؤخّر از حدود 480 نبوده است و ديگر آنكه وى در حدود 525 قطعاً و محقّقاً در حيات بوده است و تاريخ ما بقى كيفيّات و تفاصيل راجع به حيات او مجهول است؛ مثلاً معلوم نيست؛ چه مقدار مدّت قبل از 480 ممكن است متولّد شده باشد يا چه مقدار ديگر بعد از حدود 525 باز در قيد حيات بوده است، لكن گمان مى رود كه تاريخ تولّد او، چنان كه مؤخّر از حدود 480 نبوده، چندان مقدّم بر تاريخ مزبور نيز نبوده است؛ زيرا كه مؤلّف چنان كه بعد از اين مذكور خواهد شد از زمخشرى به «شيخ ما ابوالقاسم محمود بن عمر الزمخشرى» تعبير كرده است كه از آن واضح مى شود كه زمخشرى از مشايخ و اساتيد مؤلّف مانحن فيه بوده است. و چون عادتاً و