151
تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1

بِهِ أَسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسِي فَلَمّا كَلَّمَهُ قالَ إِنَّكَ الْيَوْمَ» ، در سوره يوسف (تفسير ابوالفتوح رازى، ج 3، ص 141) 1 گويد:
«ملك گفت اين مرد را كه علم چنين داند او را در زندان رها نكنند او را به من آريد تا من او را به خاصّه و خالصه خود كنم. چون استنطاق كرد او [را] و او به سخن در آمد، از سخن او مايه علم او بشناخت و پايه قدر او بدانست؛ در خور آن، او را پايه نهاد. گفت: تو امروز به نزديك ما مكين و امينى. عذر آن خواست كه پيش از اين تو را نشناختم. چون تو را امروز بشناختم، لاجرم به قدر امانيّتت پايه مكانت نهاديم و نكو گفت امام زمخشرى:

إمتحنوهُ فكان مؤتَمناًثمَّ استشاروهُ بعد ما امتحَنُوا
ثمَّ دعَوهُ لذاكَ مؤتَمَناًلِلمُلكِ والمُستشارُ مؤتَمَنُ
انتهى باختصار.
و باز در تفسير آيه: «الَّذِي جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً فَإِذا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُونَ» ، در سوره يس (تفسير ابوالفتوح، ج 4، ص 914) 2 گويد: «عبداللّه عباس گفت: آن دو درخت است كه در او آتش باشد. يكى را مرخ گويند و يكى را عفار. چون كسى را آتش بايد، دو شاخ از اين دو درخت ببرد، چنان كه آب از او مى چكد و بر هم سايد، از ميان آن آتش بيرون آيد. و گفتند، مرخ نر باشد و عفار ماده و هر دو را زَند و زَنده گويند و شيخ ما ابوالقاسم محمود بن عمر الزمخشرى دو بيت گفت:

وإنّي أرَى مَثَل الفاضِلَينإذَالتَقَيا الزَّندَ والزَّندَهُ
فَهذا يُفيدُ بِما عِندَهُوَهذا يُفِيدُ بِما عِندَهُ
انتهى باختصار.

1.روض الجنان، ج ۱۱، ص ۹۹ ـ ۱۰۰.

2.همان، ج ۱۶، ص ۱۷۰.


تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1
150

النّساء در خصوص حليّت متعه در مذهب شيعه گويد: «و از اعلام مذهب اماميان يكى متعه است و مخالفان ايشان را به اين طعنه زنند و ابن سكّرة الهاشمى گفت در اين معنى:

يا من يَرى المُتعة من دِينهحِلاّ وإن كانت بلا مَهرٍ
ولا يَرى سبعين تطليقةًتبين منهُ ربَّهُ الخِدر
من هاهنا طابَت مَواليدُكمفاجتَهِدُوا في الحَمد والشُّكرِ
خواجه اديب على بن ابى زيد الفصيحى اين را جواب گفت:

بَناتُكم يا مُنكِرى مُتعةِ الأولىرأوها رِضاً في دينهم غيرَ منكرةٍ
إماءٌ وأنتُم أن معِضتُم لقَولَتيعَبيدٌ لَهُم فيما يَرونَ مسَخَّرَةٌ
ونَعلِى سَكرٌ لاستِ كُلِّ مُصوِّبٍلِما قالَهُ في الطّاهرِينَ ابنُ سُكَّرَة
و ديگر سنايى، شاعر معروف متوفا به اصحّ اقوال در يازدهم شعبان سنه 525ه مؤلّف در تفسير حاضر (تفسير ابوالفتوح رازى، ج 2، ص 139) 1 در تفسير آيه: «فَبَعَثَ اللّهُ غُراباً يَبْحَثُ فِي الْأَرْضِ» 2 ، در سوره مائده گويد:
«انس روايت كند كه رسول خدا عليه السلام گفت: خداى تعالى منّت نهاد به سه چيز بعد از سه چيز: به بوى پس از مرگ، چه اگر نبودى، هيچ كس مرده را دفن نكردى؛ و به اين جانور كه در دانه افتاد كه اگر نه آن بودى، پادشاهان حبوب ادّخار كردندى به جاى زر و سيم و ايشان را آن به بودى؛ و به مرگ پس از پيرى كه مرد چون سخت پير شود، او را از خود ملال آيد در آن وقت او را راحت باشد؛ چنان كه حكيم سنايى گويد:

اگر مرگ خود هيچ راحت نداردنه بازت رهاند همى جاودانى
و ديگر زمخشرى معروف ابوالقاسم محمود بن عمر الخوارزمي متوفا در شب نهم ذى الحجّه سنه 538، مؤلّف در تفسير آيه: «وَ قالَ الْمَلِكُ ائْتُونِي

1.روض الجنان، ج ۶، ص ۳۴۹.

2.مائده (۵): آيه ۳۱.

  • نام منبع :
    تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    زماني نژاد، علي اكبر
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 116734
صفحه از 504
پرینت  ارسال به