159
تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1

بيست مجلّد تجزيه شده و همه جا مبادى و مقاطع مجلّدات بيستگانه صريحاً واضحاً تعيين شده.
اشاره دوّم در ص 653، سطر 3:
في الحقيقه همين تفسير فارسى ابوالفتوح رازى بوده است كه مؤلّف آن را بيست مجلّد تقسيم نموده، نه تفسير عربى مشكوك الوجود او؛ چنان كه صاحب مجالس المؤمنين به شرحى كه سابق گذشت، توهّم نموده.
ابن يوسف شيرازى در فهرست كتب خطى فارس كتابخانه مجلس شوراى ملّى چاپ 1318 ـ 1321، راجع به تفسير عربى شيخ در ص 26، سطر 10، مى نويسد:
از تفسير عربى وى، كه در مقدّمه اين تفسير تأليف آن را وعده داده اند، اثرى نيست. نگارنده شنيده بود كه دانشمند معاصر آقا شيخ آقا بزرگ تهرانى (دام عمره و توفيقه)، مؤلّف كتاب بزرگ الذريعة إلى تصانيف الشيعة، به نسخه اى از اين تفسير دست يافته، شرحى به ايشان عرض و استعلام از واقع نمود. در جواب مرقوم فرمودند كه من تا به حال بدان دست نيافته ام، ليكن يكى از هنديها، كه به عتبات مشرّف شده بود، وجود آن را در يكى از كتابخانه هاى هند خبر داد و بنا شد كه نمونه اى از آن را در مراجعت بدان جا استنساخ و براى ما بفرستد؛ امّا تاكنون نفرستاده است.
بنابر آنچه مذكور افتاد، تفسير تازى كه شيخ در آغاز جلد نخستين وعده داده بود، تاكنون مورد مشاهده و مطالعه هيچ يك از رجال تذكره نويس و يا ديگران قرار نگرفته و محقّقاً شيخ به جهاتى كه فعلاً بر ما معلوم نيست، نتوانست تفسير قران را به عربى تأليف و تصنيف كند و اينكه صاحب كتاب مجالس المؤمنين، تفسير عربى به شيخ نسبت مى دهد و مى نويسد كه تا غايتْ به نظر مطالعه وى نرسيده و نقلاً از كتاب النقض عبدالجليل قزوينى رازى مى گويد: «وظاهراً اكثر آن مجلّدات از تفسير عربى او خواهد بود»، اشتباه محض است؛ زيرا صاحب مجالس به نقل از صاحب


تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1
158

باشد و مادام كه دلايل قطعى ديگر اين نظر را نقض نكند، بايد سال وفات ابوالفتوح را در فاصله سنوات 554 و 560ق دانست ـ واللّه اعلم بالصواب.
تفسير عربى: شيخ ابوالفتوح خود در صفحه 2، سطر 6، جلد اوّل تفسير، به تفسير تازى چنين اشاره مى كند:
پس چون جماعتى از دوستان و بزرگان از اماثل و اهل علم و تديّن اقتراح كردند كه در اين باب جمعى بايد كردن، چه اصحاب ما را تفسيرى نيست مشتمل بر اين انواع. واجب ديدم اجابت كردن ايشان و وعده دادن به دو تفسير: يكى به پارسى و يكى به تازى، جز كه به پارسى مقدّم شد بر تازى؛ براى آنكه طالبان اين بيشتر بودند و فايده هر كسى بدو عام تر بود.
از اين اشاره كه بگذريم در كتاب النَّقض شيخ عبدالجليل رازى، كه معاصر و همزمان شيخ بوده، درباره تفسير عربى وى مى نويسد:
خواجه امام ابوالفتوح رازى صاحب بيست مجلّد تفسير قرآن است كه علماء و ائمّه هر طايفه آن را طالب اند و به مطالعت آن ميل دارند و ظاهراً اكثر آن مجلّدات از تفسير عربى او مى باشد؛ چه تفسير فارسى شيخ تقريباً 120 هزار بيت يا قدرى بيشتر است و آن را در چهار مجلّد، منتها در هشت مجلّد، مى توان قرار داد و خيلى كمتر از بيست مجلّد مى شود.
ديگر اشارات مرحوم قزوينى است در خاتمة الطبع ضميمه جلد پنجم تفسير ابوالفتوح.
يكى در ذيل ج 5، ص 627 كه مى نويسد:
... در خصوص اينكه عدد بيست مجلّد، كه مؤلّفين رجال ذكر كرده اند، راجع به همين تفسير فارسى ابوالفتوح رازى بوده است، نه به تفسير عربىِ مشكوك او، اصلاً عموم نسخ خطّى تفسير فارسى كه به دست است به

  • نام منبع :
    تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    زماني نژاد، علي اكبر
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 116876
صفحه از 504
پرینت  ارسال به