185
تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1

4. شيوه ابوالفتوح در ترجمه آيات

روش ابوالفتوح در ترجمه اين است كه ابتداء نام سوره را ذكر مى كند و بعد تعداد آيات آن سوره را به اقوال مختلف مى نويسد و اگر آن سوره ناسخ و منسوخ است، بدان اشاره مى شود و نيز مى گويد مكّى است يا مدنى. آن گاه شماره حروف سوره را مى گويد و بعد شرحى در باب قرائت سوره مى دهد، آن گاه فوائد قرائت آن سوره را اظهار مى كند و چند آيه متوالى را مى نويسد كه ترجمه تحت اللفظ آنها نيز در ذيل آيات يادداشت مى شود. آن گاه يك يك كلمات را تفسير مى كند و لغت و قرائات و اِعراب را مى نويسد و عقايد و نظريات نادرست را رد مى كند و نظر خود را اعلام مى دارد و در بعض مسائل، به خصوص مسائل فقهى، فتوا مى دهد. در ذكر روايات گاهى خود روايت نقل مى شود و زمانى ضمن نقل آن مى نويسد كه اين قول از كيست. گاهى نيز بحث لغوى مى كند و به تفسير جنبه علمى مى دهد؛ ولى اصولاً در اعراب و لغت و اشتقاق و قرائت، يعنى مسائلى كه به زبان مربوط است، خيلى رسمى و جدّى وارد نمى شود؛ زيرا تفسير وى جنبه خطابى دارد نه درسى، و شيخ مردى فاضل و واعظ و مذكّر بوده نه مدرّس و معلّم؛ به عكس تفسير مجمع البيان طبرسى، كه از اين حيث جامع تر است، ولى از لحاظ معانى و توجيه آيات، تفسير شيخ بر آن رجحان دارد. شيخ گاهى داستانهاى نو و كهنه مى آورد و به مناسبت در اثناى تفسير از آنها به تفصيل ذكر مى كند. اكنون براى تجسّم آنچه درباره روش شيخ در ترجمه آيات گفته شد، از هر يك نمونه اى نقل مى شود:
سورة البقره. بدان كه اين سوره دويست و هشتاد و شش آيه است در عدد كوفيان و آن عدد اميرالمؤمنين على عليه السلام است، و هفت به عدد بصريان، و پنج به عدد مدنيان. و سوره مدنى است جمله به يك روايت و به روايتى ديگر يك آيت مدنى نيست كه به حجّة الوداع انزله بود و هى قوله تعالى:


تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1
184

در تفسير شيخ، به شرحى كه خواهد آمد، بعض از صنايع به كار برده شده؛ چون: اَسجاع و تجنيس، ولى اين كار هرگز تصنّعى و متكلّفانه نيست؛ بلكه به روانى و سادگى و دور از اخلال معانى آمده؛ آن چنان كه نمى توان به مرسل بودن نثر تفسير شيخ رأى نداد؛ چه اسجاع تفسير آن هم در آغاز بعض از فصول و يا در اثناى تفسير آيات، كه به ندرت آمده، مُخلّ فصاحت نيست؛ بر خلاف نثر قرون بعد، كه از كثرت افراط در صنايع لفظى موجب فساد معنى شده و گاه اصل مطلب را از ميان برده و فداى هنرنمايى و لفّاظى بيجا و بى مورد كرده اند.
با اينكه به عقيده محقّقان ادب زبان پارسى، قرن ششم را قرن نثر فنّى بايد نام گذاشت كه انقلاب بزرگ ادبى در اين دوره پيدا شده و اظهار فضل و اثبات عربى دانى كارش به جايى رسيده بود كه الفاظ بى شمار تازى وارد نثر فارسى گرديد و از قرآن كريم نيز استدلالات فراوان در مؤلّفات بزرگان رخنه نمود و همچنين اشعار بى شمار عربى و فارسى در آثار اين قرن پديدار شد، مع هذا نثر تفسير شيخ را نمى توان در عداد ساير آثار اين عهد قرار داد؛ چه از جهات بسيار تفاوتى بيّن با كتب ديگر اين زمان دارد.
تفسير ابوالفتوح از كتب علمى قرن ششم است كه به تبعيت و تقليد از نثر قديم در صرف و نحو لغات پارسى و شيوه تركيب و جمله بندى تأليف شده و بيشتر سبك كتابهاى قرن پنجم و روش و سليقه نويسندگان آن زمان را به كار برده و بعض تعبيرات و اصطلاحات به عينه همان است كه در كتب دو قرن پنجم و ششم ديده مى شود.
اينك پيش از تحليل و تجزيه خصوصيّات دستورى و لغوى تفسير، روش شيخ را در ترجمه و تفسير آيات مورد مطالعه و اظهار نظر قرار مى دهيم.

  • نام منبع :
    تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    زماني نژاد، علي اكبر
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 114871
صفحه از 504
پرینت  ارسال به