«ر»
راستيگر: صادق. راستين.
اگر گويند: فرشتگان از كجا دانستند كه آدم در آن خبر داد راستيگر است و آن اسماى چيزهاست بر وفق راستى، گوييم: لابد باشد از آنكه خداى تعالى علمى از آن اعلام معجزيان مقرون كند (تفسير ابوالفتوح رازى، ج 1، ص 86). ۱
مثال ديگر:
ابوسعيد خدرى روايت كرد از رسول عليه السلام كه گفت: بازرگانان راستيگر امينى فرداى قيامت با پيغمبران و صديقان و شهيدان باشند (تفسير ابوالفتوح رازى، ج 1، ص 589). ۲
راستين: صديق. راستينه.
گفت: چه اختيار كنى؟ گفت: من بنده ام؛ بنده را اختيار چه كار! گفت: اين بنده راستين است، او را بخريد (تفسير ابوالفتوح رازى، ج 1، ص 33). ۳
راستينه: صديق. راستين.
گفت: اين مرد نومسلمان، مردى راستينه است (تفسير ابوالفتوح رازى، ج 3، ص 337). ۴
رودكان: (معى كه جمع امعاء باشد) «بهار». جمع روده.
گفتند: سبب نزول آيه آن بود كه عرب و بعضى دگر جز ايشان خون در رودكانى كردندى و بر آتش نهادندى و بخوردندى (تفسير ابوالفتوح رازى، ج 2، ص 94). ۵