251
تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1

شيياريدن: شيار كردن.
و در صفت گاو ذم است. اينجا «تثير الارض من اثرة التراب» باشد، چون خاك بازشييارند و گاو نر را از آنجا ثور خوانند كه زمين شييارند (تفسير ابوالفتوح رازى، ج 1، ص 142). ۱

«ع»

عبر كردن: عبره كردن. گذشتن و عبور كردن.
«فبعث الله لهم ملكا وكتب عليهم القتال فلما كتب عليهم القتال قولوا»؛ بگريختند و بر جاى بنايستادند، مگر اندكى، و آن اندك آن بود كه آب نخوردند از آن جوى كه ذكرش بيايد. چون آب نخوردند، به آب عبر كردند و برابر دشمن شدند و قتال كردند و ظفر يافتند (تفسير ابوالفتوح رازى، ج 1، ص 422). ۲
مثال ديگر:
شما امروز بر عدد اصحاب طالوتى كه به جوى عبر كردند، هيچ كس با او عبر نكردند (تفسير ابوالفتوح رازى، ج 1، ص 428). ۳
عقيب: دنباله و آنچه از عقب چيز ديگر آيد.
و بيشتر علماء گفتند، مراد تكبير عيد است عقيب چهار نماز شام و خفتن و بامداد و نماز عيد در عيد فطر (تفسير ابوالفتوح رازى، ج 1، ص 295). ۴
مثال ديگر:
وطلاقى كه عقيب اين چيزها بود الاّ باين نباشد (تفسير ابوالفتوح رازى،

1.روض الجنان، ج ۲، ص ۱۲.

2.همان، ج ۳، ص ۳۵۳ ـ ۳۵۴.

3.همان، ج ۳، ص ۳۷۰.

4.همان، ج ۳، ص ۳۹.


تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1
250

ابوالفتوح رازى، ج 4، ص 423). ۱
شكوهيدن: عظمت خويش اظهار كردن. ترسيدن.
چون انصار ايمان آوردند و با رسول عليه السلام بيعت كردند، قريش از آن بشكوهيدند و بترسيدند كه كار رسول بلند شد (تفسير ابوالفتوح رازى، ج 2، ص 526). ۲
شكيبا كردن: شكيبايى كردن.
و چون گفتى: اى موسى! ما شكيبا نكنيم بر يك طعام، و بخوان براى ما خدايت را تا بيرون آرد براى ما از آنچه بروياند زمين از تره يش و سيرش و مرجريش و پيازش (تفسير ابوالفتوح رازى، ج 1، ص 129). ۳
شگرفيدن ۴ : لغزيدن.
قوله: «فان عثر على انهما استحقا اثماً». اگر اطلاع افتد و واقف شوند و اصل عثار شگرفيدن و افتادن بود (تفسير ابوالفتوح رازى، ج 2، ص 239). ۵
شموس: معرب چموش. سركش.
چون يكى از شما را اسبى شموس باشد كه خواهد منقاد شود، بايد اين پشّه آيه در گوش او خواند (تفسير ابوالفتوح رازى، ج 1، ص 596). ۶
شيطانه: شيطان، اهريمن ماده.
و زنان را ترك كردند به كلى، تا زنان با شبق شدند. شيطانه بيامد بر صورت آدمى (تفسير ابوالفتوح رازى، ج 4، ص 82).

1.روض الجنان، ج ۱۶، ص ۱۸۱.

2.همان، ج ۹، ص ۱۰۱.

3.همان، ج ۱، ص ۳۰۵.

4.در متن تفسير «شگرفيدن» ضبط شده، ولى مسلماً شكوخيدن بوده است، به معنى لغزيدن و افتادن.

5.روض الجنان، ج ۷، ص ۱۹۱.

6.همان، ج ۴، ص ۴۱۴.

  • نام منبع :
    تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    زماني نژاد، علي اكبر
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 119318
صفحه از 504
پرینت  ارسال به