ج 1، ص 455). ۱
«و»
واپس: دنبال. بعد از.
و آن را كه در نفر اوّل آيد عند الضرورة قبل الزوال روا بود. اگر واپس زوال افتد، بر توقّف مى باشد (تفسير ابوالفتوح رازى، ج 1، ص 334). ۲
وداع گاه: ميعاد و محل توديع.
مالك دينار گويد: سالى از سالها به حج مى شدم. آنجا كه وداع گاه بود زنى را ديدم پير و ضعيفه (تفسير ابوالفتوح رازى، ج 1، ص 325). ۳
ورزا: گاو نر.
وهر بنده اى با زن و فرزند و مال و تجمّل و هم چندان كه گاو ورزا او را بود، او را گاوان ماده بود (تفسير ابوالفتوح رازى، ج 3، ص 561). ۴
«ى»
ياسه: تمنّى و آرزو.
جبرئيل آمد و گفت: خدايت سلام مى كند و مى گويد: تو را با مكّه ياسه مى باشد، من تو را به مكّه بردم (تفسير ابوالفتوح رازى، ج 4، ص 224). ۵