283
تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1

حاتم اصمّ گفت: مؤمن از همه كس آيس بود، مگر از خداى تعالى، و منافق به همه كس اميد دارد، مگر به خداى تعالى. و مؤمن عمل صالح مى كند و مى ترسد، و منافق معصيت مى كند و ايمن مى باشد. و مؤمن مال را سپر دين كند و منافق دين را سپر مال كند. مؤمن طلب مى كند مستحق را كه چيزى به او دهد و منافق تعلّل مى كند تا چيزى ندهد به كسى. و مؤمن طاعت مى كند و مى گريد و منافق معصيت مى كند و مى خندد. مؤمن را خورد و خفّت عبادتى باشد. مؤمن زلّتى كند به خطا از آن استغفار كند و منافق هرگناه قصد كند و اصرار كند. مؤمن طالب سياست بود، منافق طالب رياست بود. مؤمن همه كرد باشد بى گفت، منافق همه گفت بى كرد. سعى اين در فكاك نفس خود بود و سعى او در هلاك نفس خود بود. مؤمن آنچه كند خواهد كه باز نگويد، منافق آنچه نكند خواهد كه باز گويد؛ چنان كه خداى تعالى گويد: «وَ يُحِبُّونَ أَنْ يُحْمَدُوا بِما لَمْ يَفْعَلُوا...»۱۲
گاهى شيخ تنها به نقل سخنان اهل اشارت اكتفاء مى كند و از ترجمه و توجيه و تفصيل مطالب خوددارى مى نمايد؛ مثلاً در اثناى تفسير آيه 39 سوره رعد: «يَمْحُوا اللّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتابِ» مى نويسد:
اهل اشارت گفتند: موت الأنبياء يقرح به العين، وموت الآباء مصيبة للبنين، و موت الأبناء يقطع الوتين، وموت الاكفاء يعرق منه الجبين، وموت العلماء ثلمة في الدين وقيل موت النسوان خلل الأوطان، وموت الإخوان مهيّج الأحزان، وموت الولدان حرقة الجنان، وموت السلطان تشويش البلدان، وموت الأقران هدم الأركان، وموت العالم

1.آل عمران (۳): آيه ۱۸۸.

2.روض الجنان، ج ۱، ص ۱۳۶.


تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1
282

ذوالنون مصرى را گفتند: چه مى خورى؟ گفت: ان ربّي يطعمني ويسقيني يطعمني طعام المفرقه ويسقيني شراب المحبّة. آن گه اين بيت بگفت:

شراب المحبّة خير الشرابوكلّ شراب سواه سراب
اين حكايات و امثال اين، به نزديك اهل تصوف از كرامات باشد و نزديك ما اگر درست شود، معجز بود كه خداى تعالى اظهار كند بر دست بعضى صالحان؛ چون داند كه در آن لطفى خواهد بود بعض مكلّفان را. مذهب علم الهدى رحمه الله اين است....
يكى از جمله بزرگان گفت به بيمارستانى در شدم. مردى طبيب را ديدم، نشسته و جماعتى بيماران بر او گرد آمده و هر كسى علّت خود شرح مى داد. او هر كس را دوايى مى كرد در خور او. برنايى برخاست، به نزد او فراز آمد، زرد روى و اثر عبادت و سيماى صلاح بر او پيدا. گفت: يا استاد! تو مرد طبيب زيركى و هر يك را از بيماران دوايى فرمودى مرا نيز بيمارى اى است. دواى آن دانى؟ گفت: آن چيست؟ گفت: بيمارى گناه را، دوا چه باشد؟ گفت: بشنو! هليله صبر را بگير با بليله تواضع و در هاون ندم و پشيمانى افكن و به دسته قهر هواى نفس خود بكوب، و از آنجا در پاتيلجه صحّت عزم افكن و آب حياء و شرم بر او ريز، و به آتش محبّت بجوشان، و به ملعقه عصمت بگردان تا حباب حكمت برآرد. آن گه بر اووق صفا بيالا و به مروحه استرواح باد كن آن را، و در وقت سحر شربتى از آن نوش كن و ديگر گرد گناه مگرد تا راحت يابى (تفسير ابوالفتوح رازى، ج 4، ص 127). ۱
نمونه ديگر از اشارات عرفاء در توصيف مؤمن و منافق:

1.روض الجنان، ج ۱۴، ص ۳۳۱ ـ ۳۳۲.

  • نام منبع :
    تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    زماني نژاد، علي اكبر
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 115005
صفحه از 504
پرینت  ارسال به