295
تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1

مخصوص خود اوست و در كتب آن دوره و حتّى ادوار پيش از آن هم ديده نشده. از اين گذشته در كتب لغت بعد از دوره و زمان شيخ هم لغات تفسير، بدان معنى كه ابوالفتوح استعمال كرده، ضبط نگرديده است و تركيبات فارسى و عربى ۱ از ويژگيهاى خود اوست، با اينكه در تأليف تفسير، كه مستقيماً با قرآن و زبان عربى سر و كار داشته، حق بود نظير آثار ديگر همزمان خود چون: كليله و دمنه و چهارمقاله عروضى كلمات و لغات عربى بيش از حدّ معمول و متداول عصر به كار برد. با اين همه جز در مواردى كه ناچار به استعمال لغات عربى بوده، حتى المقدور از به كار بردن آنها خوددارى كرده و لغات پارسى را بر كلمات عربى ترجيح داده است و به همين جهت نثرى شيوا و تا حدّ مقدور بر كنار از تكلّفات الفاظ تازى فراهم شده كه لطافت و روانى همراه با جزالت و استوارى كلام در آن به خوبى محسوس است. درباره صنايع بديعى ۲ ، همان طور كه قبلاً اشاره شد، شيخ سعى كرد كه تفسير را از صنايع و تكلّفات بر كنار دارد. گذشته از موارد بسيار معدودى كه عبارات مسجّع آورده و به صنعت جناس تفنّن كرده، بايد گفت، ديگر گرد اين كار نگشته و نثر تفسير را به روانى و فصاحت آراسته است. البتّه بنا به ضرورت مستدلات شعرى ۳ (عربى و به ندرت فارسى) و احاديث و اخبار نبوى و علوى و كلمات بزرگان زياد آورده و آنچه به عربى نقل كرده، غالباً به پارسى روان نيز ترجمه نموده و چه بسيار اخبار و احاديثى كه تنها به ترجمه فارسى آنها قناعت نموده است.
استناد و استشهاد به احاديث و اخبار، اگرچه لازمه هر تفسيرى است، ولى بايد دانست كه اين كار اصولاً از قرن پنجم به بعد رواج پيدا كرده است و در تأليفات

1.براى ملاحظه چگونگى تركيبات عربى تفسير ابوالفتوح به صفحات ۷۴ تا ۸۳ مراجعه كنيد.

2.از صنايع بديعى تفسير ابوالفتوح در صفحات ۱۴۱ تا ۱۴۴ صحبت شده است.

3.فهرست اشعار فارسى و عربى و همچنين فهرست احاديث نبوى و علوى و كلمات بزرگان را در فصول آتى اين كتاب ملاحظه خواهيد نمود.


تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1
294

الذِّئْبُ» . و اين آن است كه در مثل گفتند: اذكرتني الطعن وكنت ناسياً. پدر را گفتند: «لَئِنْ أَكَلَهُ الذِّئْبُ» 1 (تفسير ابوالفتوح رازى، ج 3، ص 113). 2
5. عبداللّه عباس گفت: ضرب تازيانه خواست و اين آن مثل سائر است كه گفته اند: رمتنى بدائها و انسلت، و دگر مثل كه گفته اند: خذاللص من ان يأخذك (تفسير ابوالفتوح رازى، ج 3، ص 126). 3
6. اگر او دزدى كرد، يعنى بن يامين، او را برادرى بود پيش از اين، او نيز دزدى كرد. يوسف را گفتند و او را خواستند و اين آن مثل است كه گويند. عذره الشرّ من جرمه. عذرش از گناه بدتر است (تفسير ابوالفتوح رازى، ج 3، ص 150). 4

15. خصوصيّات دستورى و لغوى و شيوه نثر ابوالفتوح

نثر ساده و شيواى ابوالفتوح، با اينكه در عداد كتب علمى قرن پنجم به شمار مى آيد، مع هذا آثار سبك قديم در آن هويداست و شيخ به شيوه پيشينيان از استعمال ۵ ياى استمرارى و شرطى و تمنّايى و مانند آنها در افعال انشايى سرباز نزده. به علاوه، لغات ۶ فارسى و تركيباتى از كلمات فارسى دارد كه برخى از آنها

1.يوسف (۱۲): آيه ۱۴، ۱۷.

2.روض الجنان، ج ۱۱، ص ۲۰.

3.همان، ج ۱۱، ص ۵۶.

4.همان، ج ۱۱، ص ۱۲۳.

5.«سالى قحط ناك آمد بر ايشان و ايشان رنجور شدند مى گفتند: كاشكى بمردمانى تا از اين محنت برستمانى» (تفسير ابوالفتوح رازى، مجلد اول، ص ۴۱۴)؛ روض الجنان، ج ۳، ص ۳۳۴. مثالى ديگر: «ازهر بن راشد گويد: چون انس ما را حديث گفتى از رسول عليه السلام و ما را معنى مفهوم نشدى، پيش حسن بصرى آمدمانى و از او پرسيديمى» (تفسير ابوالفتوح رازى، ج ۱، ص ۶۳۶)؛ روض الجنان، ج ۵، ص ۳۱. مثال ديگر: «گفتند اگر ما دانستمانى كه كارزار خواهد بودن نرفتمانى و بر پى شما بيامديم» (تفسير ابوالفتوح رازى، ج ۱، ص ۶۸۱)؛ روض الجنان، ج ۵، ص ۱۴۴.

6.براى ملاحظه و مطالعه در لغات فارسى و تركيباتى از آن كلمات به صفحات ۸۴ تا ۱۳۴ [چاپ اوّل]، فصل مربوط به لغات نادر تفسير مراجعه شود.

  • نام منبع :
    تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    زماني نژاد، علي اكبر
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 114916
صفحه از 504
پرینت  ارسال به