307
تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1

تفضيلى حذف شده.
شيخ نيز در حذف افعال، گاهى تفنّن كرده و به قرينه جمله اوّل، كه در آن فعل آورده، در جمله هاى ديگر فعل ذكر نكرده و آنها را به جمله اوّل عطف نموده. البتّه اين يك قاعده كلّى نيست و در تفسير عموميّت ندارد و در سراسر كتاب اين شيوه مرعى نگرديد؛ بلكه گاهى فعل را مكرّر آورد.
در اين عبارت:
و آن سطرها و ورقها كه نوشته بودند و تحريف كرده و بگردانيده عرضه كردند بر ايشان تلبيس كردند و ايشان را از ره بيفكندند (تفسير ابوالفتوح رازى، ج 1، ص 148). ۱
فعل «بودند» در جمله «تحريف كرده و بگردانيده» حذف شده و به جاى اينكه بنويسد: «تحريف كرده بودند و بگردانيده بودند»، به همان فعل نخستين كه «بودند» دارد اكتفاء نموده و از تكرار آن در جمله هاى بعد خوددارى كرد و چنين است وضع فعل «يافتم» در اين عبارت:
چون باز آمدم، شتران را كشته يافتم و شكم شكافته و كوهان بريده. مرا سخت تا نزديك بود كه آب از چشم من روان گردد (تفسير ابوالفتوح رازى، ج 1، ص 361). ۲
كه فعل «يافتم» از دو جمله «شكم شكافته» و «كوهان بريده» حذف گرديد.
مثال ديگر از همين حذف فعل آن هم در آخر كلمات و جمله هاى مكرّر و نيز حذف جزئى ديگر از جمله:
در نامهاى قرآن و معانى آن، بدان كه خداى (جلّ جلاله) اين كتاب را در به قرآن چند نام برخواند: قرآنش خواند، و فرقان، و كتاب، و ذكر، و تنزيل، و

1.روض الجنان، ج ۲، ص ۲۷.

2.همان، ج ۳، ص ۲۰۴.


تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1
306

در نثر ترجمه و قصص قرآن از تفسير ابوبكر عتيق بارها ديده مى شود كه پس از ياى استمرارى حرف «د» نيز مى آورد؛ مثلاً به جاى «فراگرفتندى» با افزودن «د»، فرا گرفتنديد آورده و چنين است: «همى خورديد» به جاى همى خوردى، «همى شاريديد» به جاى همى شاريدى، «بنشستيد» به جاى بنشستى و جز آنها.
مثال:
از مرغزار سير بخوردى و به چاه شدى آب او را بر سر آمدى همى خورديد. آن گه به قدرت خداى آن همه آب، كه بخورده بودى، شير شدى از بن موى چون ستاره روشن شير همى شاريديد، خلق چندان كه خواستندى از شير وى فرا گرفتنديد خوش ترين و چرب ترين همه شيرها (ص 278، نيمه اوّل).
مثال ديگر:
و خداوندان حاجت بر ره وى بنشستيد و حاجتهاى خويش به وى برداشتيد تا وى ايشان را دعا كردى، اجابت آمدى (ص 288، نيمه اوّل).
در زمان حاضر صيغه هاى «مان ـ تان ـ شان» بدون ياء در مورد مكيّت و مفعول هنوز هم استعمال مى شود.
6. ديگر از خصوصيّات نثر ابوالفتوح، حذف افعال است به قرينه. حذف فعلها در جمله هاى متعاطفه از دوره پيش، يعنى از قرن پنجم، در نثر ديده مى شد و در عصر شيخ رواج كامل پيدا كرد.
شيوه حذف افعال اين است كه فعل را در آخر جمله ذكر مى كنند و در جملات بعد، هر اندازه كه باشد، آن را حذف مى كنند. در حذف افعال گاهى رعايت قرينه نمى شود و در اين صورت، كار حذف فعل دشوارتر و دقيق تر است؛ مثلاً سعدى مى گويد: «نه هر كه به قامت مهتر به قيمت بهتر»، كه فعل «است» به قرينه صفت

  • نام منبع :
    تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    زماني نژاد، علي اكبر
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 115865
صفحه از 504
پرینت  ارسال به