11. يكى ديگر از خصائص دستورى تفسير، تكرار اجزاى جمله است. در تفسير شيخ، اجزاى جمله، چه اسم و چه صفت و چه ضمير و مانند آنها، بسيار ديده مى شود و اين خود شيوه خاصّ واعظ و مذكّر است كه ابوالفتوح نيز به حكم سيره واعظانه خويش، تحت تأثير تكرار كلمات و جمله هايى كه در موقع وعظ و تذكير معمولاً مى گفته در تدوين تفسير نيز همان روش را به كار برده است و اين خود در تأييد نظر راجع به واعظانه بودن تفسير ابوالفتوح مورد استناد قرار مى گيرد؛ مثلاً كلمه «گاهى» و «باشد»، در اين عبارت به همان روش تذكير مكرّر ذكر شده:
و گردانيدن بادها گاهى شمال، گاهى جنوب، گاهى صبا، گاهى دبور، گاهى نكبا، براى آن تعريف فرمود گاهى نسيم باشد، گاهى عقيم باشد، گاهى لواقح باشد، گاهى برآرد، و گاهى ببرد، و گاهى باران آرد، گاهى ببرد و گاهى درخت باردار كند، و گاهى برگ او ببرد، گاهى رحمت بود، گاهى عذاب بود (تفسير ابوالفتوح رازى، ج 1، ص 250). ۱
تكرار كلمه «بهرى» در اين عبارت:
و دابه در لغت هر چيزى كه بر زمين برود؛ بهرى مركوب، و بهرى مأكول، و بهرى براى زينت، و بهرى براى منفعت، و بهرى براى ظاهر، و معنى منفعت تا بهرى طعام تو باشد، و بهرى آرام تو باشد، و به بهرى تجارت كنى، و به بهرى صيد كنى، و به بهرى سفر كنى (تفسير ابوالفتوح رازى، ج 1، ص 250). ۲
تكرار كلمه «مختلف» در اين عبارت:
بيرون آيد و برويد به لون مختلف، و به شكل مختلف، و به بو مختلف، و به طعم مختلف، و به طبع مختلف، با آنكه آب يكى و زمين يكى و هوا