زمين شيشم جاى نامها اهل دوزخ كرد و جاى ارواح ايشان، و نام آن سجّين است (تفسير ابوالفتوح رازى، ج 1، ص 64). ۱
17. ديگر هيئت كلمه «آشكارى»، به جاى «آشكارا» است كه نمونه لهجه مردم رى مى باشد.
مثال:
«وَاَعْلَمُ ما تُبدُونَ وَما كُنتُم تَكتُمُونَ»۲ ؛ و دانم آنچه آشكارى كنيد و آنچه پنهان داريد. ۳
18. ديگر صورت كلمه «پرستدار» به جاى پرستار، پليته = فتيله، تابان = تاوان در معنى وجه خسارت و جريمه و غرامت، خوشك = خشك، زرو = زلو يعنى كرمى كه خون مى مكد كه از املاهاى كهنه مى باشند.
19. ديگر از خصوصيّات دستورى تفسير حاضر، حذف واو ربط است در ميان جمله ها و اين كار تنها به قرينه معنوى انجام مى شود.
مثال:
«رسول عليه السلام گفت: چون مرد استعاذه كند پناه با خداى دهد، شيطان از او بگريزد». (تفسير ابوالفتوح رازى، ج 1، ص 11) ۴ كه مى بايست گفته باشد: «چون مرد استعاذه كند و پناه با خداى دهد»، واو ربط را به قرينه حذف نمود.
مثال ديگر:
«سيبويه گفت: علامت تعريف لام است بس».
و او ربط بين «لام است» و «بس» لازم بود و حذف شد.
در حذف واو گاهى شيوه نثر واعظانه تفسير به خوبى آشكار است و نشان