«... كه عرب گويند، ظلم وضع شيئى باشد در غير موضع خود» (تفسير ابوالفتوح رازى، ج 1، ص 120). ۱
در اين جمله فاعل «عرب» مفرد است و حال اينكه فعل «گويند» را جمع آورده و اين بر خلاف قياس است.
مثال ديگر:
«جمله قرّاء خوانند: «او ننسها»، مگر ابو عمرو بن كثير كه ايشان خوانند: «او ننساها» (تفسير ابوالفتوح رازى، ج 1، ص 179). ۲
22. ديگر حذف «را» علامت مفعول بى واسطه كه از خصوصيّات تفسير حاضر است.
مثال:
عجب از تو اى غافل كه شنوى كه خداى تعالى به يك ترك مندوب، به يك مخالفت فرمان، آدم را و حوّا كه پدر و مادر تو بودند، با آن قدر و منزلت ايشان به نزديك خداى تعالى، از بهشت بفرستاد (تفسير ابوالفتوح رازى، ج 1، ص 95). ۳
در اين عبارت علامت مفعول «را» كه بايست پس از كلمه حوّاء در مى آمد، حذف گرديد به قرينه «آدم را».
شيخ گاهى در اين كار تفنّن مى كند و «را» مفعول را، كه در مواردى به قرينه حذف مى كند، در جاهاى ديگر به تكرار ذكر مى نمايد.
در اين عبارت:
«وَاُشرِبُوا في قُلُوبِهِمْ العِجْلَ»۴ ، و در خورد ايشان دادند دوستى گوساله... (تفسير