323
تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1

هم گاهى نون (به ندرت) و گاهى «ت» به جاى نون آمده و غالباً، چنان كه امروز نيز متداول است، «ن» يا «ت» از آخرش حذف شده؛ چون: «پاداش» كه در اصل پاداشت بوده است.
در تفسير شيخ كلمه «پاداشت» به همان صورت نخستين باقى مانده و به كار رفته است.
مثال:
«كَذلِكَ جَزاءُ الْكافِرِينَ»۱ ، پاداشت كافران چنين بود» (تفسير ابوالفتوح رازى، ج 1، ص 308). ۲
مثال ديگر:
خداى تعالى در حقّ او اين آيت فرستاد و بيان كرد كه هر كس مؤمنى را بكشد به قصد، جزا و پاداشت او دوزخ باشد (تفسير ابوالفتوح رازى، ج 2، ص 26). ۳
مثال ديگر:
ايشان را جزا و پاداشت غرفه دهند؛ يعنى درجه بلند و غرفه جاى بلند باشد كه بر او دريجها باشد (تفسير ابوالفتوح رازى، ج 4، ص 10). ۴
در اين مورد شواهد بسيارى در كتاب ترجمه و قصه هاى قرآن از تفسير ابوبكر عتيق نيشابورى وجود دارد كه محض مزيد استفادت، يكى دو مثال نقل مى شود:
«باد شاه روز شمار و قضا و جزا و پاداشت» (ص 1، آيه 3، از سوره فاتحه).
مثال ديگر:
و اگر ايشان ببرويدندى و پرهيزگارى كردندى، حقّا كه پاداشتى از نزد

1.بقره (۲): آيه ۱۹۱ .

2.روض الجنان، ج ۳، ص ۷۳.

3.همان، ج ۶، ص ۶۴.

4.همان، ج ۱۴، ص ۲۹۲. صفحه ۱۱۰ چاپ پنج جلدى صحيح است نه صفحه ۱۰.


تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1
322

ابوالفتوح رازى، ج 1، ص 160). ۱
«را» حذف شده؛ در حالى كه تكرار آن در عبارت زير مشهود است:
و در شرع، توبه پشيمانى باشد بر گناه گذشته و عزم بر آنكه باسر مانند آن نشود براى قبحش را و يا براى وجه قبحش را (تفسير ابوالفتوح رازى، ج 1، ص 96). ۲
23. ديگر شيوه تركيب ضمير منفصل «او» و ضمير مفعولى «ش» است. شيخ آن دو را بدون افزايش حرفى با يكديگر تركيب مى كند به هيئت «اوش» در مى آورد و اين صورت فقط يك مورد در تفسير ملاحظه شد، مانند:
به اين معنى از همه صحابه كس را نبود؛ بلكه از همه امّت، بلكه از همه اُمم تا هر كجا سرى از گريبان كفر برآمد، به تيغ اوش عمر به سر آمد و اين چيزى است كه هيچ مخالف و مؤالف سر از آن نكشد (تفسير ابوالفتوح رازى، ج 1، ص 239). ۳
دراين عبارت «ش» مى توانست درآخر كلمه «عمر» درآيد واينطور تركيب مى شد:
«تا هر كجا سرى از گريبان كفر برآمد، به تيغ او عمرش به سر آمد»؛ امّا شيخ «ش» را بعد از «او» آورده.
24. يكى ديگر از خصائص دستورى تفسير، عدم حذف «ت» آخر اسم مصدر است چون تاء (پاداشت) و استعمال آن به هيئت نخستين.
مثال:
«و اين جزاء و پاداشت بيدادكاران است» (تفسير ابوالفتوح رازى، ج 2، ص 137). ۴
در پهلوى اسم مصدر با «شن» مى آيد، مثل «روشن» و «گبشن»، و در فارسى درى

1.همان، ج ۲، ص ۲۴۸.

2.روض الجنان، ج ۲، ص ۵۸.

3.همان، ج ۱، ص ۲۳۰.

4.همان، ج ۶، ص ۳۴۲.

  • نام منبع :
    تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    زماني نژاد، علي اكبر
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 115191
صفحه از 504
پرینت  ارسال به