327
تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1

يك به عدد بصريان (تفسير ابوالفتوح رازى، ج 3، ص 54). ۱
تفنّن شيخ در اين باره كلّى و عمومى نيست؛ بلكه در بعض موارد به اين كار دست مى زند و در موارد ديگر مطابق قاعده «مدنىّ» استعمال كرده.
مثال:
اين سوره مكّى است در قول قتاده و مجاهد، و عدد آيات او سى و هفت است در كوفى و شش در بصرى و مدنى و... (تفسير ابوالفتوح رازى، ج 5، ص 36). ۲

16. اشعار فارسى و قيمت ادبى آنها

با اينكه از قرن چهارم و نيمه اوّل قرن پنجم، شعراى بزرگ و عاليقدرى در ادب زبان فارسى پيدا شدند و يكى از خصائص بارز اين قرون، فزونى شاعران بنام مى باشد و همه آنان در بيان مضامين و تلفيق كلام و انديشه هاى تازه و نو به فصاحت و شيوايى دست داشتند و گويندگانى چون: رودكى و فردوسى و عنصرى و فرّخى پا به عرصه وجود گذاشتند و پس از ايشان شعراى قرن ششم نيز به نظم اشعار دلكش اهتمام ورزيده اند و وضع شعر فارسى در قرن ششم رو به جزالت و شيوايى و نضج و رونق گذاشته بود، مع هذا در تفسير شيخ اشعار فارسى، به قدر اشعار عربى مورد استشهاد قرار نگرفته و در برابر بيش از چهار هزار بيت شعر عربى، كه ابوالفتوح در اثناى تفسير آورده، تنها 58 بيت شعر فارسى در تمام مجلّدات تفسير كبير وى مشاهده شده كه شيخ به مناسبت بدانها تمثّل جسته است و اين امر، يعنى بسيارىِ اشعار عربى در تفسير، از آن جهت است كه مؤلّف به رسم عموم مفسّرين و به پيروى از آنها براى بيان و توجيه وجوه مختلف استعمالات كلام تازى درباره

1.روض الجنان، ج ۱۰، ص ۲۲۳.

2.همان، ج ۱۷، ص ۲۲۲.


تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1
326

است بريشان، گر بيم كنى ايشان را و گر بيم نكنى؛ ايشان بنه بروند و بنه خواهند برويد (ترجمه آيه 6، از سوره بقره، ص 2، نيمه اوّل).
مثال ديگر:
... و هر كه هزينه مى كنيد از خواسته تمام باز دهند [مكافات آن] شما را و بر شما بيداد نكنند [يعنى از ثواب شما بنه كاهند] (ص 49، نيمه اوّل، ترجمه آيه 273).
27. ديگر از خصائص دستورى تفسير، عدم رعايت موارد استثنايى قاعده نسبت در زبان عربى است. قاعده نسبت در اين زبان براى اسمهاى مختوم به «ة» اين است كه تاء را حذف كنند و ياى نسبت به آخر آن افزايند؛ مانند فاطمىّ كه منسوب فاطمة و مكّى و بصرى منسوب مكّة و بصرة مى باشند. بر اين قاعده چند اسم مستثنا است؛ از جمله «مدينة» كه علاوه بر حذف تاى آخر، ياء را نيز در آن اندازند و آن گاه به ياى نسبت منسوب سازند و گويند «مدنىّ».
شيخ بدون توجّه به اين مورد استثنايى و بر خلاف قياس، تنها به حذف «تاء» چون اسمهاى ديگر اكتفاء نموده و مدينى آورده.
مثال:
و در او ناسخ و منسوخ نيست و چهل و سه آيت است به عدد كوفيان، و چهل و چهار به عدد مدينيان، و پنج به عدد بصريان (تفسير ابوالفتوح رازى، ج 1، ص 170). ۱
مثال ديگر:
اين سوره مكّى است بر قول قتاده و مجاهد، و اين سوره صد و بيست و سه آيت است به عدد كوفيان، و بيست و دو به عدد مدينيان، و بيست و

1.روض الجنان، ج ۱۱، ص ۱۷۳. جلد ۳ چاپ پنج جلدى صحيح است، نه جلد ۱.

  • نام منبع :
    تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    زماني نژاد، علي اكبر
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 114848
صفحه از 504
پرینت  ارسال به