تأسّف اين بيت گويى:
دردا و دريغا كه از آن خاست و نشستخاكى است مرا بر سر [و] بادى است به دست.
14. در ج 2، ص 386 ۱ ، در تفسير آيه: «كُلُوا وَاشْرَبُوا وَلا تُسرِفُوا»۲ :
و گفته اند تعدّى مى كند اكل و شرب از منفعت به مضرّت؛ يعنى تا به حدّ خود باشد، نافع بود؛ چون از حدّ خود بگذرد، مضرّت آرد و اگر همه داروى سود كننده باشد؛ چنان كه شاعر پارسى گفت:
كه پا زهر زهر است كافزون شوداز اندازه خويش بيرون شود.
15. در ج 2، ص 641 ۳ :
او بمانى كه تو را بندگى او به از آزادى ديگران است:
آزاد مكن ز بندگى هيچ مراكاين بندگى از هزار آزادى بِه.
16. در ج 3، ص 141 ۴ ، در تفسير آيه: «فَلَمّا كَلَّمَهُ قالَ إِنَّكَ اليَومَ لَدَينا مَكِينٌ أمِينٌ»۵د ر سوره يوسف گويد:
چون [يوسف] بيامد و ملك با او سخن گفت... و او به سخن در آمد، از سخن او مايه علم او بشناخت و پايه قدر او بدانست و از آنجا گفت اميرالمؤمنين على بن ابى طالب (عليه الصلوة والسلام) كه: «المرء مخبوء تحت لسانه؛ مرد در زير زبان پنهان است»... . شاعر پارسيان گويد: نظم:
سخن آراى هر چه برداردمايه خويش از آن پديد آرد
بنمايد به خلق پايه خويشآگهى شان دهد ز مايه خويش
گر چه مردى بزرگوار بوددر معانى سخن گزار۶بود
تا نگويد سخن ندانندشخيره و عمر ساى خوانندش
مرد زير زبان بود پنهانساير است اين مثل به گرد جهان
17. در ج 3، ص 466 ۷ ، در تفسير آيه: «وَ هُزِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُساقِطْ عَلَيْكِ رُطَباً جَنِيًّا»۸ :
و اينكه حضرت مريم تا سعى نكرد، روزى بدو نرسيد گويد و شاعر اين معنى خوش گفته:
تَوَكَّل عَلَى الرّحمنِ فِي كُلّ حاجَةٍوَلا تَترُكَنَّ۹الجِدَّ فِي شِدَّةِ الطَّلَبْ
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللّهَ قالَ لِمَريَمٍوَهُزِّىْ بِجِذْعِ النَّخْلَ تَساقَطِ۱۰الرُّطَبْ
وَلَوْ شاء أَن تَجنيهِ مِن غَيرِ هَزَّةٍجَنَتْهُ وَلكِنْ كُلُّ شَيءٍ لَهُ سَبَبْ
و اين معنى نيز به پارسى كسى گفته:
برخيز و فشان۱۱درخت خرماتا شاد شوى رسى به بارش
كان مريم تا درخت ننشاندخرما نفتاد در كنارش
18. در ج 4، ص 489، در تفسير آيه ۱۲ : «ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً رَجُلاً فيهِ شُرَكاءُ مُتَشاكِسُونَ»۱۳ گويد:
1.روض الجنان، ج ۸، ص ۱۷۵.
2.الأعراف (۷): آيه ۳۴.
3.روض الجنان، ج ۱۰، ص ۵۰ .
4.همان، ج ۱۱، ص ۹۹ ـ ۱۰۰.
5.يوسف (۱۲): آيه ۵۴ .
6.در متن «سخن گذار» با ذال نقطه دار ضبط شده.
7.روض الجنان، ج ۱۳، ص ۷۱.
8.مريم (۱۹): آيه ۲۵.
9.در متن «فلا تنزلن» ضبط شده.
10.در متن «تسقط» ضبط شده.
11.در متن «فشان» ضبط شده و احتمال دارد «نشان» صحيح باشد.
12.روض الجنان، ج ۱۶، ص ۳۲۱.
13.الزمر (۳۹): آيه ۲۹.