345
تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1

اين بود نمونه اى از تفسير تبيان و تفسير شيخ كه در كليّات مسائل، شباهت كامل دارند و معلوم است كه شيخ در تأليف و تدوين تفسير كبير، به تفسير تبيان نيز نظر داشته است.
ب) تفسير الكبير يا مفاتيح الغيب از تفسير ابوالفتوح بسيار متأثّر است
در كتاب قصص العلماى ميرزا محمّد بن سليمان التنكابنى، ضمن شرح احوال شيخ ابوالفتوح رازى، در ص 328، درباره استفاده كامل امام فخر رازى از تفسير شيخ چنين مى نويسد:
... و فخرالدين رازى نيشابورى مطالب او را دزديده و در تفسيرش نوشته است و او معاصر با صاحب كشّاف بوده....
بعض ديگر معتقدند كه امام فخر اساس تفسير كبير خود را از تفسير شيخ اقتباس نموده و براى آنكه نسبت انتحال و سرقت به وى ندهند، بعضى تشكيكات بر آن افزوده است.
به هر صورت با مطالعه دقيق تفسير مفاتيح الغيب و تفسير روض الجنان و روح الجنان به خوبى صدق مطالب مزبور روشن و تأييد مى شود و معلوم است كه امام فخر در تدوين و تأليف تفسير خود، تفسير شيخ را پيش روى خويش داشت و از آن استفاده هاى فراوانى كرد. اينك براى كشف اين حقيقت چند نمونه از هر دو تفسير نقل مى كنيم:
از ج 1، ص 11 ۱ تفسير شيخ تحت عنوان «سوره فاتحة الكتاب»:
بدان كه اين سوره را ده نام است: فاتحة الكتاب، و امّ الكتاب، و امّ القرآن، والسبع المثانى، و الوافيه، و الكافيه، و الشافيه، و الاساس، و الصلوة، و الحمد، و هر يكى از خبرى و اثرى گرفته اند.

1.روض الجنان، ج ۱، ص ۲۹ ـ ۳۳.


تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1
344

معنى در هر دو قول، راجع با جمع باشد. سفيان بن عيينة گفت: براى آن اين كتاب را قرآن خوانند كه در او معنى جمع است. نه بينى كه حروف جمع كرد تا كلمه باشد و كلمات جمع كرد تا آيه باشد و آيه جمع كرد تا سوره شد و سوره جمع كرد تا قرآن شد. پس جمله و ابعاض او، از جمع خالى نيست؛ چنان كه مى بينى و قريش و اهل مكّه اين كلمه به تخفيف همزه گويند. و قرائت عبداللّه كثير بر اين است و باقى قرّاء عرب مهموز گويند بر اصل خود.
امّا فرقان فى قوله تعالى: «تَبارَكَ الَّذي نَزَّلَ الفُرقانَ عَلى عَبدِهِ»۱
و در معنى اش خلاف كردند؛ بعضى گفتند: براى آنش فرقان گفتند كه متفرّق فرود آمد؛ چنان كه گفت: «وَ قُرْآناً فَرَقْناهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النّاسِ عَلى مُكْثٍ»۲ . قول ديگر آن است كه براى آنكه فرق كننده است از ميان حقّ و باطل و حرام و حلال و وعد و وعيد و مؤمن و كافر و غير آن....
امّا كتاب في قوله: «الم * ذلِكَ الكِتابُ»۳ و اين لفظ نيز مصدر است كالقيام والصيام و گفته اند فعال است به معنى مفعول؛ چون حساب كه به معنى محسوب است و لباس كه به معنى ملبوس است، و اين لفظ در قرآن و كلام عرب به وجود آمده است....
امّا ذكر فى قوله تعالى: «هذا ذِكرٌ مُبارَكٌ»۴ ، و قوله: «إنّا نَحنُ نَزَّلنَا الذِّكْرَ»۵ ، و اين را دو معنى باشد. يكى ياد كردن يعنى خداى تعالى به اين قرآن ياد مى دهد بندگان خود را آنچه خير و صلاح ايشان در آن است. دوم آنكه ذكر به معنى شرف باشد فى قوله تعالى: «وَ إِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَ لِقَوْمِكَ»۶ ، اى شرف....

1.الفرقان (۲۵): آيه ۱.

2.الحجر (۱۵): آيه ۹.

3.الزخرف (۴۳): آيه ۴۴.

4.الاسرا (۱۷): آيه ۱۰۶.

5.بقره (۲): آيه ۱ و ۲.

6.الانبيا (۲۱): آيه ۵۰ .

  • نام منبع :
    تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    زماني نژاد، علي اكبر
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 114874
صفحه از 504
پرینت  ارسال به