411
تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1

و امامت از خداى؛ عمامه بصلة و امامة بخلعة، عمامة بتقدمه و امامة بتكرمة عمامة بانفاق و امامت باستحقاق. چون به اين سر حمايت دين به دست تو باشد، به آن سر رعايت دين به قلم تو باشد. چون به آغاز تقويت اسلام از تو است، به انجام تربيت آن هم به تو باشد. امروزت رايت و عمامة، فردات ولايت و امامت. اين به تقدمه بستان و بنشان كه بر اثر ولايت رسد كه... (تفسير ابوالفتوح رازى، ج 2، ص 172). ۱
4. نمونه اى از تجنيس مطرف. مثال:
گفت: خداى تعالى پاك است و پاك دوست دارد و كريم است كرم دوست دارد جواد است جود دوست دارد. پيراين خود دوست دارى (تفسير ابوالفتوح رازى، ج 1، ص 258). ۲
مثال ديگر:
«گفته اند، در دنيا اخلاص است و در آخرت خلاص است» (تفسير ابوالفتوح رازى، ج 1، ص 331). ۳
ما را گزيرى نيست جز اينكه بگوييم نثر تفسير ابوالفتوح، به ويژه نثر مربوط به قصص، نثرى است مرسل، به تبعيت و تقليد از نثر قديم در صرف و نحو لغات پارسى و شيوه تركيب و جمله بندى تأليف شده و بيشتر سبك كتابهاى قرن پنجم و روش و سليقه نويسندگان آن زمان را به كار برده و بعض تعبيرات و اصطلاحات و تركيبات و لغات بعينه همان است كه در كتب دو قرن پنجم و ششم ديده مى شود.
مقايسه اى در ورود لغات تازى و پارسى در اثناى تفسير:
با اين همه، بايد اظهار نظر نمود كه شيخ نيز تحت تأثير زبان فارسى آميخته به

1.روض الجنان، ج ۷، ص ۱۲ ـ ۱۴.

2.همان، ج ۲، ص ۲۹۳.

3.همان، ج ۳، ص ۱۳۴.


تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1
410

كه ختم پيغمبران است و سيد مرسلان است، و بر اهل البيت او كه ستارگان زمينند و پيشوايان دين اند. (تفسير ابوالفتوح رازى، ص 1، ج 1). ۱
مثال ديگر:
بر بالين او ساعتى بنشست و مى گريست. او را ديد كه لب مى جنباند و چيزى مى گفت. گوش به نزديك لب او برد. او مى گفت كار كرديم به سر آمد، رنج برديم به بر آمد، دوست جستيم خبر آمد. واعظ گفت: عجوزه آگاه است و مى داند تا كجا مى رود. آن گه دمى چند برآورد و جان بداد. (تفسير ابوالفتوح رازى، ج 1، ص 175). ۲
مثال ديگر:
اين همه رنج بر منزل سپنج، گنج ابد رها كرده اى و رنج ابد اختيار كرده اى... اين خانه جاى معاد است، جاى وقت ميعاد است، فيوم القيمه ميعاده. امروز روز عهد است، فردا روز وعد است (تفسير ابوالفتوح رازى، ج 1، ص 324). ۳
2. نمونه اى از سجع متوازن:
اگر عبادت كرد للّه و اگر جهادى كرد فى اللّه ، و اگر نان داد لوجه اللّه ، و اگر جان داد ابتغاء مرضات اللّه .
3. نمونه اى از تجنيس خطى و مزدوج. مثال:
گفت: برادر من كه رسول رب العزة است، به وقت آنكه مرا عمامه در سر بست، گفت: امامت تو راست. عمامه كرامت بر سر نهاد و طوق امامت، در گردنش افكند و گفت: عمامه بستان عاجلاً و امامت آجلاً؛ عمامه از من

1.روض الجنان، ج ۱، ص ۱.

2.همان، ج ۲، ص ۱۱۵.

3.همان، ج ۳، ص ۱۱۵.

  • نام منبع :
    تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    زماني نژاد، علي اكبر
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 115132
صفحه از 504
پرینت  ارسال به