415
تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1

مشتمل بر چند هزار لغت و اصطلاح كه خوشبختانه تا امروز بيش از سه هزار لغات و اصطلاح آن فراهم گرديد و اميدوار است با تكميل و اتمام آن بتواند جداگانه آن را به طبع برساند. اينك چند مثال از اين نوع:
مس: «وَ إِنْ يَمْسَسْكَ اللّهُ بِضُرٍّ فَلا كاشِفَ لَهُ...» و معنى مس، اصل او لمس باشد.
صبر: صبر، حبس نفس باشد على ما تكره.
استخفاء: «لِيَسْتَخْفُوا مِنْهُ» . الإستخفاء طلب الخفاء باشد.
زينت: «مَنْ كانَ يُرِيدُ الْحَياةَ الدُّنْيا...» ؛ آنكه او زينت دنيا خواهد. و زينة بر وزن فعلة باشد و فعلة هيئت را بود، كالركبة و القعدة و الجلسة و القشية. يقال زانه يزينه زيناً، و نقيضه شانه يشينه شيناً.
نصح: «وَ لا يَنْفَعُكُمْ نُصْحِي...» ؛ نصيحت من شما را سود ندارد.
و نصح، اخلاص العمل من الفساد باشد و نقيض او، غش باشد و درزى را از آنجا ناصح گويند كه او ديده بدوزد و با صلاح آرد.
غىّ: «إِنْ كانَ اللّهُ يُرِيدُ أَنْ يُغْوِيَكُمْ...» . و أصل غىّ خيبت باشد؛ چنان كه گفتيم و در ضد رشد استعمال كنند و در جاى عذاب و عقوبت به كار دارند؛ چنان كه گفتيم: يقال: غوى الرجل يغوى، اذا جهل و خاب ايضاً و غوى الفصيل يغوى اذا اتخم من شرب اللبن....
فطر: «إِلاّ عَلَى الَّذِي فَطَرَنِي أَ فَلا تَعْقِلُونَ» ؛ مگر با آن خداى كه مرا آفريد. و فطر آفريدن و شكافتن و خمير فرا كردن باشد و اصل شكافتن است. قال اللّه تعالى: «إِذَا السَّماءُ انْفَطَرَتْ» و قوله: «هَلْ تَرى مِنْ فُطُورٍ» ؛ أى من شقوق، و اين نيز كه به معنى خلق است هم از آنجاست؛ براى آنكه به آن ماند كه مقدور معدوم در كتم عدم است. حق تعالى آن را مى بشكافد و از او بيرون مى آورد على سبيل التوسع و التشبيه، و نيز آنكه خمير فرا كردن است هم در او معنى شق است، و فطير فعيل


تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1
414

نهادگى، ورزا، واپس، تخته بند، ياجيان.
در حقيقت تركيبات فارسى و عربى كه در تفسير ابوالفتوح ديده مى شود، از ويژگى هاى نثر شيخ است و پيشينيان او، نه بدان صورت تركيباتى آورده اند و نه بدان معنى كه وى استنباط كرده و به كار برده، استعمال كرده اند و از اين روست كه نثرى شيوا و تا حد مقدور بر كنار از تكلفات الفاظ تازى است و لطافت و روانى همراه با جزالت و استوارى كلام در آن به خوبى محسوس است.

بحث لغوى

يكى از مزاياى قابل توجه تفسير ابوالفتوح بحث لغوى است كه در اثناى تفسير به آن مى پردازد. در ميان مفسران رسم بود كه از جنبه ادبى و از نظر نحو و لغت از آثار عديده دانشمندان و علماى نحو و لغت چون ابو عبيده كسائى، فرّاء، اخفش، مبرّد، مورج، سدوسى، ابن كيسان، زجاج، ابن قتيبه، رمانى، ثعلب و مانند ايشان استفاده مى كردند؛ زيرا آنان تحت عناوين لغات القرآن، معانى القرآن، اعراب القرآن، غريب القرآن و نظاير اين عنوانها تحقيقات دقيق و تتبعات عميق نموده و تأليفات نفيس و گرانبهايى كه آماده كرده بودند و به همين جهت براى تدوين تفسيرى چون تفسير شيخ محققّاً از اين مآخذ و منابع ذى قيمت استفاده گرديد. شيخ در توجيه لغات و معانى مختلفى كه از آنها استنباط مى شود، به كتب لغت نيز مراجعه نموده و شواهد متعدد از آنها نقل كرده است تا نظر خود را درباره آن لغت بر كرسى بنشاند و آراى ديگران را رد كند. در اين كار شيخ چند هزار لغت را معنى كرده و وجوه مختلف آن لغات را با ورود در مباحث صرف و نحو و فقه اللغه بيان نموده و عجيب آن است كه اين توضيحات گاه به زبان فارسى و زمانى به زبان تازى فراهم آمد؛ به طورى كه «فرهنگ لغات و اصطلاحات تفسير» فرهنگى، به دو زبان فارسى و عربى است

  • نام منبع :
    تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    زماني نژاد، علي اكبر
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 114904
صفحه از 504
پرینت  ارسال به