417
تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1

حد وفور ديده مى شود. در آثار متقدمان، آوردن شواهد شعرى و احاديث مرسوم نبوده است، مگر حديث و يا شعرى كه با مطلب و موضوع كتاب بستگى و ارتباط داشته باشد. شيخ در اثناى تفسير، اشعار عرب و احاديث پيامبر صلى الله عليه و آله و ائمه عليهم السلام و اشعار و امثال فارسى را به ناچار آورده و بسيارى از احاديث و برخى از اشعار را به نثر روان و شيرين خود ترجمه كرده است. در اثناى تفسير ابوالفتوح بيش از پنج هزار بيت شعر عربى، كه غالباً محض استناد و استشهاد و براى اثبات نظريه شيخ و رد آراى ديگران در باب مسائل ادبى و صرف و نحوى و فقهى و كلامى آورده است. اما با اينكه از قرن چهارم و نيمه اول قرن پنجم، شعراى بزرگ و عاليقدرى در ادب فارسى پيدا شدند و يكى از خصائص بارز اين قرن، فزونى شاعران بنام مى باشد و همه آنان در بيان مضامين و تلفيق كلام و انديشه هاى تازه و نو به فصاحت و شيوايى دست داشتند و گويندگانى چون: رودكى و فردوسى و عنصرى و فرخى پا به عرصه وجود گذاشتند و پس از ايشان شعراى قرن ششم نيز به نظم اشعار دلكش اهتمام ورزيده اند و وضع شعر فارسى در قرن ششم رو به جزالت و شيوايى و نضج و رونق گذاشته بود، مع هذا در تفسير شيخ اشعار فارسى به قدر اشعار عربى مورد استشهاد قرار نگرفته و در برابر بيش از پنج هزار بيت شعر عربى، كه ابوالفتوح در اثناى تفسير آورده، تنها 58 بيت شعر فارسى در تمام مجلدات تفسير كبير وى مشاهده شده كه شيخ به مناسبت، بدان ها تمثل جسته است. و اين امر، يعنى بسيارى اشعار عربى در تفسير، از آن جهت است كه مؤلف به رسم عموم مفسرين و به پيروى از آنها براى بيان و توجيه وجوه مختلف استعمالات كلام تازى درباره مفردات و تركيبات كلام اللّه مجيد و بيان علل صور گوناگون از اعراب و نوع آن و نيز جهت تفسير غريب و ايضاح مشكل و مانند اين مسائل، به ناچار و پى در پى به شواهد فراوانى از اشعار تازى توسل نمود؛ تا آنجا كه مى توان گفت هيچ صفحه اى از صفحات تفسير نفيس


تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1
416

باشد از او به معنى مفعول.
حفدة: «وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَزْواجِكُمْ بَنِينَ وَ حَفَدَةً...» . عبداللّه مسعود و نخعى سعيد جبير و ابوالضحى گفتند، مراد به حفدة اصهارند؛ يعنى اختان الرجل على بناته، دامادان يعنى شوهران دختر خود. ابن حبش گفت: بر عبداللّه مسعود قرآن مى خواندم، به اين آيه رسيدم. مرا گفت: دانى تا حفده چه باشد؟ گفتم: حشم مرد. گفت: نه، و ليكن دامادان او باشند و اين روايت والبى است از عبداللّه عباس. عكرمه گفت و حسن و ضحاك و مجاهد، خدم و حشم باشند،. و ابو مالك گفت و مجاهد به روايتى انصار و اعوان مرد باشد من قول العرب، حفده اذا أعانه. قال جميل:

حفد الولائد حولهن و أسلمتبا كفهن أزمة الأجمال
عطاء گفت: فرزندان و فرزندزادگان مرد باشند. قتاده گفت: چاكران مرد باشند. مقاتل و كلبى گفتند: بنين، فرزندان كوچك اند و حفده، فرزندان بزرگ. مجاهد و سعيد جبير گفتند: فرزند فرزند باشد. ابن زيد گفت: پسران زن باشند از شوهر ديگر. قتيبى گفت: اصل او از حفد است و آن متابعت گام باشد و سرعت مشتى؛ يعنى اينان مسرع باشند در خدمت و نصرت مرد، و در دعاى وتر آمده است: «اللهم إنا إليك نسعى و نحفد»، أى نسرع. قال الراعى:

كلفت مجهولها نوقاً يمانيةإذا الحداة على أكسائها حفدوا
و فعله از جمله بناهاى جمع فاعل باشد؛ كالسفرة و البررة و الحملة.

ورود اشعار تازى و فارسى

در باب نثر ابوالفتوح بايد گفت: استناد و استشهاد به احاديث و اخبار، اگر چه لازمه هر تفسيرى است، ولى تمثل و توسل به اشعار و احاديث از نظر زيبايى كلام و هنرنمايى مخصوص همين عهد است و در تأليفاتى نظير چهار مقاله و كليله و دمنه به

  • نام منبع :
    تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    زماني نژاد، علي اكبر
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 114947
صفحه از 504
پرینت  ارسال به