419
تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1

مناسبت نقل و استشهاد اشعار ايشان در اثناى تفسير برده شده عبارت اند از: «حكيم سنايى» شاعر متصوف قرن پنجم و ششم هجرى، «عنصرى» شاعر دربار محمود غزنوى و «يوسف عروضى».
اين اشعار، گاه به اسلوب وعظ و تذكير، و زمانى در مقام ترجمه آيات قرآنى آورده شده و در مورد اخير، يعنى در مقام ترجمه آيات قرآنى، به اشعار فارسى تمثل مى جويد. گويى اصولاً ترجمه آن آيات را به نظم پارسى مى آورد و به همين جهت تصور انتساب آن شعرها به شيخ قوى تر مى گردد. اين شعرها غالباً ساده و بى پيرايه ادبى است و به نظر مى آيد كه سراينده آن در شاعرى قوى نبوده است.
اشعار در اسلوب وعظ و تذكير: در جلد يكم، صفحات 323 و 324، ده بيت شعر داراى وزن واحد و بر يك روش و اسلوب، ولى در دو مورد جداگانه در اثناى فصل و به مناسبت مقام آورده و به نظر مى آيد كه بيت ششم مطلع قصيده و پنج بيت اول پس از پنج بيت دوم باشد. اين ده بيت عبارت اند از:

تو را گر همى راه حق جويى اولطلب كرد بايد سبيل الرشادى
پس از نيستى زاد اين راه سازىكجا بهتر از نيستى هست زادى
صلاح تو از كشتن تو است و آن گهصلاحى است اين مضمر اندر فسادى
نبينى كه پروانه شمع هر گهكه بر باطنش چيره گردد و دادى
برى گردد از خويش و بر صدق دعوىكند خويشى خويشتن چون رمادى
ايا مانده بر موجب هر مرادىشب و روز در محنت (و) اجتهادى
نه در حق خود مر ترا انزعاجىنه در حق خود مر ترا انقيادى
چو ديوانگان دائم اندر تفكركه گويى مرا چون برآيد مرادى
ز بهر دو روز(ه) مقام مجازىبه هر گوشه اى كرده ذات العمادى
همانا به خواب اندرى تا بدانىكه ما را جز اين است ديگر معادى


تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1
418

شيخ، از شعرهاى تازى خالى نيست و مؤلف غالب و يا همه آنها را از تفاسير و مؤلفات پيشينيان اخذ كرده و مورد استفاده قرار داده است.
شعرهاى عربى در تفاسير چون تفسير طبرى، مجمع البيان، كشاف، و يا در كتب لغت مانند لسان العرب، تاج العروس و غيره و يا در كتابهاى مخصوص به شواهد از قبيل شواهد كبراى شرح رضى بر كافيه موسوم به خزانة الأدب تأليف عبدالقادر بغدادى، و شواهد مغنى از سيوطى، و شواهد كتاب سيبويه و مانند آنها ديده مى شوند. بنابراين اگر در تفسير شيخ، اشعارى تازى بيش از اشعار فارسى ديده مى شود، جاى تعجب نيست؛ زيرا مقتضاى تفسير، استشهاد به شعر عربى است.
و اما اشعار فارسى، اگر چه شماره آنها بسيار اندك و نسبت به حجم كتاب تفسير ناچيز مى باشد، مع هذا از نظر روانى و سادگى و خالى بودن از صنايع و تكلفات شعرى در خور توجه و ارزش است. از اين گذشته ممكن است پاره اى از اين اشعار فارسى را جز در همين تفسير در جاى ديگرى نتوان يافت؛ زيرا دواوين شعراء و مجموعه ادبيات پارسى درى، از آغاز كار تا كنون، بارها بر دست جاهلان متعصب و غارتگران وحشى دستخوش پريشانى گرديده، شيرازه آن كراراً از هم پاشيده شده است و اوراق آن را طوفان هاى حوادث و سوانح زمان پراكنده نموده و اينجا و آنجا پرتاب كرده و نابود ساخته است و هر قدر از آن اوراق يافته شود، غنيمتى است كه از آن گنجينه گرانبهاء باز يافته ايم.
آنچه موجب تأسف است اين است كه مؤلف در اثناى ذكر آن شعرها از نام شاعر و سراينده آن خوددارى و يا غفلت كرده و تنها به ذكر اشعار مورد تمثل اكتفاء نموده كه ممكن است اين كار وى به سبب شهرت شاعران و معروفيت ايشان در عصر شيخ بوده باشد. ابوالفتوح اين اشعار را گاهى در ترجمه آيات قرآنى و يا اشعار تازى به كار مى برد و تنها در سه مورد شاعر را معرفى مى كند و نام آن سه شاعر كه به

  • نام منبع :
    تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    زماني نژاد، علي اكبر
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 115139
صفحه از 504
پرینت  ارسال به