421
تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1

اثر نفوذ كامل مذهب در ايران و تأسيس مدارس بر مبناى معارف اسلامى، فرهنگ ايرانى به رنگ دين درآمد و به ناچار اساس و مايه تعليمات ايرانيان بر روى دين قرار گرفت و نويسندگان در آثار نظم و نثر خويش با استشهاد به آيات كلام اللّه و احاديث پيغمبر بزرگ و سخنان ائمه اطهار عليهم السلام نوشته هاى خود را زينت مى دادند و پايه و مبناى بحث و گفت و گوى خويش را نيرو مى بخشيدند و در اين شيوه بر يكديگر پيشى مى گرفتند.
مباحثات و مناظرات طرفداران فرق مختلف اسلامى سبب شد كه علوم شرعى به وجود آيد و در هر يك از شاخه هاى اين علوم دانشمندان مبرز بنامى پيدا شدند كه در دانشهايى چون: علم القرائه، علم تفسير، علم حديث، علم فقه، علم كلام صاحب تأليفاتى نفيس و گرانبهاء بودند. در اثناى دو قرن پنجم و ششم، فرق ديانت اسلام از اشاعره، معتزله، اهل سنت و اهل تشيع و فرقه هاى ديگر و نيز زردشتيان، يعنى ايرانيانى كه به آيين كهن ايران باستان وفادار بودند، در رى وجود داشتند. به علاوه از نژادهاى مختلف، عرب، ايرانى، ترك نيز بودند كه قهراً بين خود مجادلات و مناظرات فراوان داشتند كه گاه آن گفت و گوهاى سراپا تعصب و مناقشات به زد و خورد خونين منتهى مى شد و نيز هر فرقه براى به كرسى نشاندن عقايد خويش، دستگاه تبليغاتى عليه فرقه هاى ديگر تشكيل مى داد. علماء و وعاظ با تشكيل مجالس وعظ و تذكير و بيان عقايد خود، به نشر و تقويت آراى خويش مى پرداختند و افكار و عقايد فرقه هاى ديگر را رد مى كردند. در بعضى از شهرهاى مهم خراسان چون: مرو، نيشابور، بلخ، هرات، بخارا، خوارزم، بساط وعظ و مجلس تذكير رواج بسيار يافته و وعاظ چيره دست با ممارست در اين كار به جدّ در ردّ عقايد فرق ديگر قيام كرده بودند. وعاظ مشهورى چون: محمد غزالى (م 505ق) و احمد غزالى (م 521ق) و قطب الدين مظفر بن اردشير عبادى (م 547ق) و ابوالفرج عبدالرحمن


تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1
420

اشعار در مقام ترجمه: «وَ مِنَ النّاسِ مَنْ يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ يُشْهِدُ اللّهُ عَلى ما فِي قَلْبِهِ وَ هُوَ أَلَدُّ الْخِصامِ» :
و از شأن منافق اين بود كه دوروى و دوزبان باشد. دو روى دارد: يكى با تو و يكى با خصم تو. دو زبان دارد: يكى با تو و يكى با دشمن تو.

من كان كالطرس ذا وجهين من سفهو ذاللسانين فيما قال من كلم
فسودن وجهه كالطرس محتسباًواضرب علاوته بالسيف كالقلم
ترجمه:

هر كه چون كاغذ و قلم باشددو زبان و دو روى گاه سخن
همچو كاغذ سياه كن رويشچون قلم گردنش به تيغ بزن
مثال ديگر: «كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللّهِ» .
به تقريبى اين رباعى را كه ترجمه و معنى آيه را متضمن باشد آورده:

شاها! همه فتح در سر رايت توستوين نادره بازپسين غايت توست
هر چند كه لشكر عدو بى عدد استكم من فئة قليلة آيت توست
اين رباعى نيست به اشعار فارسى ديگرى كه در اثناى تفسير آمده، پرمايه تر است و پختگى و ورزيدگى شاعر را از نظم آن آشكار مى كند، مخصوصاً با تركيب قسمتى از آيه قرآن ذوق و استعداد و شايستگى خود را در تلفيق آن با شعر پارسى نشان داده. ترتيب ذكر «عدو» و «عدد» كه نوعى از جناس است، مشعر بر اطلاعات ادبى سراينده آن مى باشد.

انعكاس اخبار و احاديث

درباره انعكاس اخبار و احاديث در تفسير شيخ بايد گفت: از اواخر قرن چهارم، بر

  • نام منبع :
    تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    زماني نژاد، علي اكبر
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 114872
صفحه از 504
پرینت  ارسال به