455
تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1

چگونگى ساختمان اين كلمه و وجه تسميه آن بيان شده كه ورود در اين بحث خارج از موضوع سخنرانى و دور از حوصله شنوندگان ارجمند است. لهجه اين روستا با لهجه هاى مركزى و شمالى ايران خويشاوندى دارد و نيز با واژه اى تازى و لغات تركى آميخته شده و گويا به سبك و وزن نصاب هم اشعارى براى لغات آن پرداخته شد و دستور مجملى هم براى آن لهجه نوشته اند.
لغاتى چند كه به دستيارى يكى از دانشجويان دانشكده ادبيات و علوم انسانى دانشگاه تهران، كه با اين لهجه آشنايى كامل داشته، از متن تفسير جمع كرده ام كه البته برخى از آنها در فارسى امروز متداول و برخى ديگر در لهجه هاى مركزى و يا لهجه شمالى ايران به كار رفته است:
اُزَك در معناى جوانه
استخوان در معناى هسته
اَستره در معناى تيغ سلمانى
اندوده در معناى كاهگل شده، تلفّظ صحيح آن در لهجه الوير «اندود» است.
انگله در معناى آستين، در لهجه الوير «انگل» بدون هاى غير ملفوظ و مؤنث مجازى است و ( ـَ ) علامت تأنيث آن است.
اونان در معناى آنان در لهجه الوير «اوناها» جمع به «ها» به جاى جمع به «ان».
بپاييد در معناى مواظبت كرد از مصدر «بپّاستن»
پليته در معناى فتيله در لهجه الوير بيشتر «پلته» به كار مى رود، به معنى «فتيله» و نيز چرك بدن كه از مالش كيسه و يا دست به بدن حاصل شود.
پِست در معناى كوبيده يا آرد برخى خوراكى براى كسانى كه دندان ندارند، در فارسى كلمه «قاووت»، كه تركى است به كار مى رود.
پست نخودچى، پست توت خشك، پست گندم و شاهدانه كه پست گندم


تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1
454

و هاگته (گرفته است) در لهجه شهميرزادى نشان مى دهد كه تغييرى در لهجه نواحى مزبور ظاهر نشده و به شيوه روزگار پيشين باقى مانده است.
با توجُّه به وضع ساختمانى كلماتى در لهجه هاى مذكور، مقدار زيادى از افعال، كه در نوشته ابوالفتوح آمده، با پيشاوند «ها» ساخته شده؛ يعنى هيئت نخستين اين كلمات در لهجه هاى نقاط مذكور كاملاً در نثر تفسير حفظ شده است.
3. يكى ديگر از موارد آوردنِ كلمه «شيشم»، به جاى «ششم» است كه تأثير لهجه رى را كاملاً نشان مى دهد و اين هيئت در جاى ديگر استعمال نشده.
4. و يا كلمه «آشكارى» به جاى «آشكارا» كه باز تأثير لهجه رى در آن آشكار است.
5. كلمات «پاداشت» و «پاداشته»، به جاى «پاداش» داراى نمونه هاى بسيارى در اين تفسير است.
مى دانيم كه در پهلوى، مصدر با «شن» مى آيد؛ چون: «روشن» و «گبشن»، و در فارسى درى گاهى نون (به ندرت) و گاهى «ت» به جاى نون آمده و غالباً، چنان كه امروز هم متداول است، «ن» يا «ت» از آخرش حذف شده؛ چون: «پاداش» كه در اصل «پاداشت» بوده است. در تفسير ابوالفتوح علاوه بر هيئت «پاداشت»، كه بسيار آمده، شكل «پاداشته» نيز به كار رفته است. مثال: «هر كه فرمان خداى پاداشته بود» (ج 1، ص 233).

لهجه الوير

الوير (Alvir) نام روستايى است كه در 144 كيلومترى تهران و به فاصله 48 كيلومتر از شهر ساوه در روى جاده (تهران ـ ساوه ـ همدان) قرار دارد.
به زعم برخى از محققان اين كلمه تركى است و نيز توجيهات ديگرى در باب

  • نام منبع :
    تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    زماني نژاد، علي اكبر
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 114898
صفحه از 504
پرینت  ارسال به