457
تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1

است. تعداد اين قبيل لغات از شش هزار واژه متجاوز است. هر يك از اين واژه ها را با شرح و توضيح از تفسير در آورده و به شيوه الفبايى تنظيم نمود. خواننده در بادى امر نمى تواند تشخيص بدهد كه اين مجموعه، فرهنگى است از ابوالفتوح، جداى از تفسير مورد بحث و يا اجزايى است پراكنده و برگرفته از تفسير؛ زيرا لغات به سبك فرهنگ شرح شده؛ منتها در اين مورد ابوالفتوح گاه تحت تأثير زبان فارسى فقط بدين زبان كلمات را معنى كرده و زمانى فقط به زبان تازى و در مواردى هم به هر دو زبانِ فارسى و عربى به معنى كردن پرداخته. اين است كه فرهنگ مربوط به اين لغات را «دو زبانى» نام گذاشتم. اينك چند مثال از متن تفسير مى آورم تا موضوع بهتر روشن شود.
نُصح «وَ لا يَنْفَعُكُمْ نُصْحِي»۱ ؛ نصيحت من شما را سود ندارد. «و نصح اخلاص العمل من الفساد باشد و نقيض او غش باشد و درزى را از آنجا ناصح گويند كه او دريده بدوزد و به اصلاح آرد... . ۲
مثال ديگر: دابّة «... وَ ما مِن دابَّةٍ فِي الأرض»۳ ؛ نيست هيچ جانورى و رونده اى در زمين. يقال فيه دب و درج، إذا مشى مشياً خفياً. هر چه در روى زمين رود، او را دابَّه خوانند و بعض علماء گفتند، هر چه طعامى خورد آن را دابّه خوانند تامناسب باشد با اين. ۴
مثال ديگر: بخس «... وَ هُمْ فِيها لا يُبْخَسُونَ»۵ ؛ والبخس النقصان. يقال: بخسه حقّه، إذا نقصه و هو يتعدى إلى مفعولين. ۶

1.هود (۱۱): آيه ۳۴.

2.روض الجنان، ج ۱۱، ص ۲۶۱.

3.هود (۱۱): آيه ۶.

4.روض الجنان، ج ۱۱، ص ۲۳۱.

5.هود (۱۱): آيه ۱۵.

6.روض الجنان، ج ۱۰، ص ۲۴۰.


تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1
456

برشته گويند، پست نان، پست جو، پست ارزن در الوير متداول است.
پشتاپشت هم در لهجه الوير در معناى پى در پى، پشت «پش در پش» نيز تلفظ شود.
تيس در معناى بُز نَر سه يا چهار ساله كه داراى شاخهاى بلند باشد.
خره در معناى آب آلوده به گل و لاى.
دبيله در معناى جاندارى از خانواده عنكبوت و رتيل كه داراى نيش زهرآگين و كشنده است.
درزِن در معناى سوزن در لهجه الوير مؤنث مجازى است و علامت تأنيث سكون حرف آخر است.
رزيدن در معناى رنگ كردن، در لهجه الوير به صبّاغ و پرنده معروف سبز قبا مى گويند «رنگرز».
سر به سر و دست به دست در معناى نقد و برابر.
شمش در معناى تركه اسم است و مؤنث مجازى.
ككج در معناى تره تيزك.
مرجو در معناى عدس «مَرجِى ى» در لهجه الوير، به عدس تسبيح «مرجمك» گويند.

5. واژه هاى پراكنده تازى

آخرين بخش از مجموعه فرهنگ لغات و مصطلحات تفسير ابوالفتوح رازى، قسمت مربوط به واژه هاى پراكنده تازى است كه در اثناى تفسير آمده و مصنّف، هر يك از آن كلمات را چون فرهنگ نويسان معنى نموده و هر وقت توجيه و يا توضيحى براى رفع هرگونه ابهام ضرورى ديده، از بيان آن محضِ روشن شدن مضايقه ننموده

  • نام منبع :
    تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    زماني نژاد، علي اكبر
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 114888
صفحه از 504
پرینت  ارسال به